اتْلُ مَا أُوحِيَ ۹۷۸ العنكبوت

اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۶۲﴾ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۶۳﴾ وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۶۴﴾ فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ ﴿۶۵﴾

اللّه تعالٰی فراخ میکند روزی را برای هر که بخواهد از بندگان خود و تنگ میکند برای او هرآئينه اللّه تعالٰی به هر چیز عالم است ﴿۶۲﴾
و اگر بپرسی ایشان را کیست آنکه بارانید از طرف آسمان آب را پس تازه گردانیده به آن زمین را بعد از خشک شدن آن هرآئينه گویند اللّه تعالٰی بگو همه صفات خدا بودن خاص مراللّه تعالٰی راست بلکه اکثر ایشان عقل ندارند ﴿۶۳﴾
و نیست این زندگانی دنیا مگر مشغله است و بازی است و هرآئينه سرای آخرت اوست زندگی کافی اگر ایشان می دانستند ﴿۶۴﴾
پس چون سوار شوند در کشتی میخوانند اللّه تعالٰی را اخلاص میکنند در خواندن آن پس چون نجات دهد ایشان را بسوی خشکی در این وقت شریک میسازند برای اللّه تعالٰی ﴿۶۵﴾

[۶۲] این دلیل عقلی دوم است و دفع وهم است اگر کسی وهم کند که خالق روزی اللّه تعالٰی است لیکن فراخی و تنگ بودن در اختیار کسی دیگری خواهد بود جواب داده شد که این نیز در اختیار اللّه تعالٰی است در این دلیل دو چیز را ذکر کرده است بسط و تدبر -
[۶۳] این دلیل سوم عقلی است و اعترافی است حاصل این است که فراخی و تنگی روزی در اختیار اللّه تعالٰی از جهتی است که اسباب روزی بارانیدن باران و در زمین قوت نباتیه پیدا کردن در قدرت اللّه تعالٰی است - در این هر دو آیت چهار چیز را ذکر کرده است و چون تفصیل رزق کرده شد که از جانب اللّه تعالٰی است پس در اختتام امر کرد به گفتن الحمد لِلّه -
[۶۴] از این آیت الی (۶۸) چهار تنبیه را ذکر میکند - در این آیت تنبیه به مردم دنیا پرست میدهد که ایشان به فنا دنیا و بقا آخرت علم ندارند - چون در سه آیت گذشته چیزهای دنیا را ذکر کرد در این سوره به هَذِهِ به آن اشاره کرد (لَهْوٌ) چیزی است که صرف دل را مشغول میسازد - یعنی با این انسان از ذکر اللّه تعالٰی مشغول میگردد ، و لعب آن چیزی است که بی فایده و زود فنا میشود (الْحَيَوَانُ) حیاة حقیقیه دایمه که فنا برآن نمی آید و از غم ها و دردها پاک باشد -
[۶۶،۶۵] این زجر دوم به شرک آنهاست با وجود دانستن ایشان که دور کننده مصیبت اللّه تعالٰی است و این دلیل جهل ایشان است و همچنین در یونس (۲۲) و سوره بنی اسرائيل (۶۷) گذشته است - واین دلیل است که معرفت رب در فطرة هر انسان است (لِيَكْفُرُوا) لام عاقبت است و این متفرع بر يُشْرِكُونَ است (وَلِيَتَمَتَّعُوا) این تفریع بر نَجَّاهُمْ است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>