قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۱۲ الرَّحمٰن
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾ فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۳۴﴾
فرستاده میشود بر شما شعله های خالص از آتش و دود سیاه پس انتقام گرفته نمی توانید شما ﴿۳۵﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۳۶﴾
پس وقتیکه پاره گردد آسمانها پس شود مثل گلاب سرخ مانند چرم رنگ شده ﴿۳۷﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۳۸﴾
پس در این روز پرسیده نشود از گناه یک مجرم از انسان دیگر و نه از جن ﴿۳۹﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۴۰﴾
شناخته میشوند مجرمان به نشانی های ایشان پس گرفته میشوند از موهای پیشانی و از پای ها ﴿۴۱﴾
[۳۶،۳۵] این تخویف مستقل اخروی است برای مکذبین خاص است (شُوَاظٌ) شعله های سبز آتش که دود با آن خلط نمی باشد و به شعله های سرخ نیز گفته میشود (وَنُحَاسٌ) آن شعله سیاه که دود به آن خلط نباشد و به مس گداخته شده نیز گفته میشود -
[[۳۸،۳۷] این نیز تخویف به ذکر هیبت قیامت است و در این جواب وهم است او آنکه این آسمانها و زمین منع کننده انسان از نفوذ است اگر اینها دور شود باز نفوذ کرده میتوانند حاصل جواب این است آسمانها پاره خواهند شد لیکن بازهم این انسانها نفوذ کرده نمی توانند (وَرْدَةً) به گلاب سرخ گفته میشود و به اسپ سرخ نیز گفته میشود (كَالدِّهَانِ) به چرم سرخ گفته میشود یا جمع دهن است به تیل گفته میشود یعنی آسمانها سرخ خواهد شد مانند گلاب و گداخته خواهد شد و جاری میشود مانند تیل -
[۴۰،۳۹] این نیز تخویف اخروی است حرف فا دلالت میکند که بعد از تبدیل کردن حالت آسمان قیامت و روز حساب آغاز میگردد - ابن کثیر گفته است که مراد از آن بسته کردن دروازه های عذر است مانند که در سوره مرسلات (۳۶) است یعنی مراد از (لَا يُسْأَلُ) پرسان عذر کردن است یا مراد این است که در وقت اول حشر و همچنین در داخل آتش از گناهای ایشان پرسان نمی شود بلکه در موقف حساب پرسان میشود - واز ابوالعالیه نقل است از گناهای یک مجرم از مجرم دیگری پرسان نمی شود و اکثر مفسرین گفته اند که برای استعلام (اگاه کردن خود) پرسان نیست بلکه برای تنبیه پرسانها میباشند -
[۴۲،۴۱] این تخویف اخروی است یعنی بعد از سوال (حساب) سزا آغاز میگردد (بِسِيمَاهُمْ) یعنی آن گناهان بر جسم های مجرمان مصور میشوند و همچنین سیاه بودن روی ها و کور کر و گنگ و روان کردن بر روی ها این همه نشانی های ایشان میباشند (فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي) این جمع ناصیة است آن موی ها که در پیشانی آویزان میباشند و این گونه موی نگهداشتن طریقه مجرمان است مخالف از سنت نبی صل اللّه وعلیه وسلم است - یا ناصیه و قدمها را یکجا میکند و یک ملک میگیرد و به جهنم میاندازد یا اینکه یک ملک از ناصیه میگیرد و ملک دیگر از قدمها بگیرد -