إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ ﴿۲﴾ لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۳﴾
و اگر قدرت یابند بر شما میشوند ایشان شما را دشمنان و دراز میکنند به شما دست های خود را و زبانهای خود را به بدی و ایشان میخواهند که شما کفر کنید ﴿۲﴾
هیچگاه نفع نمیدهد شما را قرابت شما و نه اولاد شما در روز قیامت جدای میکند میان شما و اللّه تعالٰی به آنچه عمل میکنید بیناست ﴿۳﴾
[۲] در این آیت سه علت (یعنی اوصاف کافران) را ذکر میکند برای برائت کردن از ایشان (إِنْ يَثْقَفُوكُمْ) این لفظ استعمال میشود در دریافتن به همراه غلبه (وَأَلْسِنَتَهُمْ) با دشنام دادن و طعن گفتن ، و ایدیهم را پیش ذکر کرد اشاره به دشمنی کردن زیاد است -
[۳] در این جواب عذر است که حاطب رضی اللّه عنه ذکر کرده بود - (گفته بود که من این خط را از این سبب فرستادم که احسان من بالای ایشان بیاید پس در مکه حفاظت اهل مرا و اهل قرابت و مال را کنند) حاصل جواب این است که به سبب قرابت و اولاد از عذاب الهی نجات یافتن نمیشود - در روایت بخاری در معذرت او قرابت ذکر است و در روایات دیگر مال و اهل و اولاد را نیز ذکر کرده است - و چون امید نفع دادن در سختی از خویشاوندان اول میشود پس ذکر آنها را اول آورد - و از کیاهراسی نقل است که از این آیت معلوم شد که از سبب خوف مال و اولاد قبول کردن فتنه دین جائز نمیشود -