إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ ﴿۶﴾ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ ﴿۷﴾ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۸﴾
وقتیکه ایشان در پهلوی آن نشسته بودند ﴿۶﴾
و ایشان به کارهای که میکردند با مومنان تماشا کننده بودند ﴿۷﴾
و بد نمی پنداشتند آنها از ایشان مگر اینکه ایشان ایمان آورده بودند به اللّه تعالٰی که غالب ستوده شده است ﴿۸﴾
[۹،۸] این نیز حال اصحاب الاخدود است و سبب دشمنی ایشان با مومنان در این حصر بسیار تقبیح این مردم است که دیگر هیچ سبب دشمنی نبود بجز از ایمان ، و مدح مومنان است که در آنها چنین یک صفتی نبود که نزد کافران عیب میبود بجز از ایمان و ایمان که عیب نیست (أَنْ يُؤْمِنُوا) مراد از آن ایمان شرعی است که خالی است از آمیزش شرک و از انکار (عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ) در صفت نبی نیز شهید آمده است بلکه صفت تمام مومنان به شهداء آمده است لیکن با آن کل شیءً نیامده است و این فرق بزرگ در میان صفت اللّه تعالٰی و صفت مخلوق است صرف اشتراک لفظی است و آن نیز با تقیید وهم شرکت را زائل میکند -