وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۸۹﴾ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۹۰﴾
و هرگاه بیامد ایشان را کتابی (قرآن) از جانب اللّه تعالی تصدیق کننده کتاب را که با ایشان است و بودند ایشان که از پیش خبر می دادند از آمدن (از آمدن نبی آخرین) به کافران (امیان) پس هرگاه آمد بایشان آنچه را که می شناختند انكار کردند از او پس لعنت اللّه تعالی است بر کافران ﴿۸۹﴾
بد چیزاست آنچه فروختند به آن نفس های خود را اینکه کافر میشوند به آن کتابی که نازل کرده اللّه تعالی به سبب زد به این سبب که اللّه تعالی نازل میکند از فضل خود بر هر که خواهد ازبندگان خود پس گرفتار شدند به خشم بالای خشمی و خاص کافران راست عذاب ذلت دهنده ﴿۹۰﴾
[۸۹] از این آیت الی آیت (۹۱) خطاب پنجم است در این خباثت دیگر بنی اسرائیل ذکر می شود که اینها از نبی آخری با وجود معرفت آن از آن به ضد انکار کردند باز در دو آیت تتمه هر دو خطابات همراه با تنبیه است - (فَلَمَّا جَاءَهُمْ) جزا (تنبیه) آن پنهان است یعنی اینها کفرکردن - (يَسْتَفْتِحُونَ) یک معنی این است که در زیر نوشته شده است - معنی دیگر این است که پرسان می کردند از کافران امیان وخت به وخت درباره این نبی و به این هردو معنی فتح به معنی علم است - و معنی دیگر این است که کمک می خواستند از اللّه تعالی با فرستادن نبی آخرین و اینرا ابن کثیر از ابن عباس رضی اللّه عنه روایت نقل کرده است واین مطلب نیست که به حق نبی صل اللّه وعلیه وسلم سوال می کردند این معنی خلاف از تحقیق است - پس از این دلیل گرفتن برای وسیله بالذوات درست نیست اولاً این عمل از یهود است دویم در روایت سدی حق امده است و در روایت سدی ضعف است و از این سبب در کتاب الکراهیه فقه حنفیه از امام ابوحنیفه روایت است که سوال کردن به حق انبیاء و دیگر مخلوق مکروه است در تفسیر احسن الکلام تحقیق طویل آن موجود است -
[۹۰] این تتمه دو خطاب قبلی است و تنبیه است برای آن کسیکه به ضد انکار می کند - (اشْتَرَوْا بِهِ) این دو توجیه دارد یک اینکه اشترو به معنی فروختن (تباه کردن) است دوم اینکه به معنی گرفتن (بچ کردن) است به گمان خود - (بَغْيًا) دراصل لغت به فساد گفته می شود یا به طلب گفته می شود و در اینجا به معنی حسد و بغض و به طلب چیز بی مناسب گفته می شود همین گونه در آیت (۲۱۳) این سوره و در آیت (۱۶) سوره العمران و در آیت (۱۴) سوره شوریٰ نیز است - (مِنْ فَضْلِهِ) مراد از این نبوت و وحی است که یهود می گفتند (ازسبب حسد) که نبوت حق بنی اسرائیل است و محمد صل اِلله وعلیه وسلم عربی اسماعیلی است یا مراد از فضل عام است علم و مرتبه دینی یک انسان - (فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ) مراد از این غضب های زیاد و مکرر است یا مراد ازاین دو غضب است اول از سبب کفر و دوم از سبب بغی و حسدکردن -
فایده : وقتیکه به همراه عذاب کدام صفت ذلت واهانت ذکر شود این برای کافران خاص می باشد زیرا که عذاب جهنم برای ادب و پاک کردن مومنان است برای اهانت نیست پس در اینجا عذاب مهین را به کافران خاص کرده است -