أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۰۷﴾ أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿۱۰۸﴾ وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۹﴾
آیا تو نمیدانی که هرآئینه خاص اللّه تعالی راست بادشاهی زمین و آسمان ها ، و نیست برای شما بدون اللّه تعالی هیچ دوستی و نه مددگار ﴿۱۰۷﴾
آیا میخواهید که بپرسید (به طور اعتراض) پیغبر تانرا چنانچه پرسیده شد موسیٰ علیه السلام پیش از این ، و هر که خرید کفر را عوض ایمان پس یقیناً روی گردانید از راه راست ﴿۱۰۸﴾
می خواهند (به طور آرمان) بسی از اهل کتاب که بر گردانند شما را پس از ایمان شما کافران به جهت حسد (که پیدا شده) از نفس های شان پس از آن که اشکار شد بر ایشان حق ، پس درگذرید و روی گردانید از اینها تا آرد اللّه تعالی فرمان خویش را، هرآئینه اللّه تعالی بر هر چیز تواناست ﴿۱۰۹﴾
[۱۰۷]این آیت دلیل است که نسخ در اختیار اللّه تعالی است زیرا که بادشاهی از اوست و قانون موافق رضاء بادشاه می باشد و در این رد است به شرک فی التصرف - (وَلِيٍّ) در اینجا به معنی مالک نفع وضرر ، حفاظت کننده و نظام گرداننده است -
[۱۰۸]این زجر اول است تنبیه است به اعتراض کردن بالای نبی صل اللّه وعلیه وسلم - خطاب است به یهود که آن ها به این نبی صل اللّه وعلیه وسلم شبهات و اعتراض می کردند مانند که کلان های آنها بر موسیٰ علیه السلام برای خفه کردن آن اعتراض می کردند - (وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ) مراد از تبدل کفر کردن است به اعتراض کردن و ایمان نه آوردن است - در آیت احتمال است که به مشرکین خطاب باشد یا برای صحابه خطاب باشد لیکن قول اول پسندیده است -
[۱۰۹] این تنبیه دوم است به مرتد کردن مردم و در هم چنین حالت به مومنین پنج آداب را نشان داده است - در این آیت دو از آنها ذکر است - (حَسَدًا) در این اشاره است که کار اینها به دینداری بنا نه بود بلکه صرف ازسبب ضد و عناد بود - (مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ) یعنی منشاء حسد نیز نفس های خبیث و خواهشات آنها است -(فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا) مراد از عفو معافی کردن است از آن افعال و اقوال بد که درباره شما صادر .می گردد و از صفح از دوستی و محبت ایشان رو گرداندن مراد است - (حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ) مراد از امر امر قتال با یهود است ولی وقتی که اذن (اجازه) قتال اینها آمد به سبب آن به این آیت منسوخ گفته نمی شود زیرا که در منسوخ غایة (انتهاء) حکم ذکر نمی باشد و در این به بودن حتی ذکر است -