وَمَا مِنْ دَابَّةٍ ۵۱۱ هود

قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۸۸﴾ وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ ﴿۸۹﴾ وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ ﴿۹۰﴾ قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ ﴿۹۱﴾

گفت ائ قوم من فکر کنید اگر باشم بر سخنی اشکار از جانب پروردگار خود و داده باشد به من نعمت نیک و من نمی خواهم که بروم برخلاف شما برای کردن آن کاری که شما را منع میکنم از آن من نمی خواهم مگر اصلاح کردن تا حدی که طاقت دارم و نیست مدد من مگر بر اللّه تعالٰی است خاص بر او سپاریدم خود را و خاص بسوی او رجوع میکنم ﴿ ۸۸ ﴾
و ائ قوم من باعث نشود برای شما دشمنی با من از این سخن که برسد به شما مانند آن عذاب که رسید به قوم نوح علیه السلام یا به قوم هود علیه السلام یا به قوم صالح علیه السلام و نیست قوم لوط علیه السلام از شما دور ﴿ ۸۹ ﴾
و آمرزش بخواهید از پروردگار خود باز توبه کنید بسوی او هرآئینه پروردگار من رحم کننده است محبت کننده است ﴿ ۹۰ ﴾
گفتند ائ شعیب علیه السلام نمی فهمیم به بسیاری از آنچه میگویی و هرآئینه ما مبینیم ترا در میان خود ناتوان و اگر نبودی قبیله تو هرآئینه سنگسار میکردیم تو را و نیستی تو بر ما گرامی قدر ﴿ ۹۱ ﴾

[۸۸] (رِزْقًا حَسَنًا) مراد از این وحی و نبوت است یا مراد از آن رزق حلال است و جزاء شرط پنهان است که نیست جایز برای من خیانت در وحی اللّه تعالٰی (أَنْ أُخَالِفَكُمْ) مراد از این سبقیت (پیش شدن) است و بعد از لفظ اِلی لفظ ارتکاب پنهان است ، یا أُخَالِفَكُمْ به معنی خود است و بعد از آن لفظ اَمِیلُ مقدر است و در این پنج آداب برای دعوت کننده حق است (وَإِلَيْهِ أُنِيبُ) معنی اینکه در همه تکالیف من خاص به اللّه تعالٰی رجوع میکنم - یا معنی اینست که به اللّه تعالٰی رجوع است در آخرت - و شربینی در تفسیر نوشته است که نبی صل اللّه وعلیه وسلم ذکر شعیب علیه السلام را کرد و گفت او خطیب الانبیاء بود زیرا که با قوم مراجعه نیک کرده است -
[۸۹] در این آیت ذکر تخویف دنیوی با ذکر کردن عذاب های قوم های گذشته است - و در آیت تقدیر عبارت است - لایحملنکم شقاقی علی ترک الایمان فیصیبکم الایة - معنی اجرام باعث جرم شدن است (بِبَعِيدٍ) این لفظ را بر قوم حمل کردن صحیح است از سببی که این برای مذکر و مونت هر دو استعمال میگردد یا لفظ اهلاک پیش از قوم مقدر است -
[۹۰] در این ترغیب است و در این آیت لف و نشر مرتب است یعنی استغفار بخواهید پس اللّه تعالٰی بر شما رحم خواهد کرد و توبه کنید پس اللّه تعالٰی با شما محبت خواهد کرد در حدیث شریف می آید شعیب علیه السلام خطیب الانبیاء بود زیرا که در دعوت او همه طریقه های دعوت است -
[۹۱] در این آیت تکذیب از طرف قوم به طریقه توهین با بی ادبی است - به چهار طریقه توهین او را کرده است - جمله اول از آنها به طریقه تحقیر است از سببی که ایشان به زبان او می فهمیدند و باز هم میگویند (مَا نَفْقَهُ) در جمله دوم مراد از ضعیف اینست که تو تنها هستی همراهان نداری - یا اینکه به مصلحت و سیاست دنیا نمی فهمی - چنانچه امروز نیز دنیا پرست برای مردم حق پرست میگویند که شما به سیاست نمی فهمید -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>