سُبْحَانَ الَّذِي ۶۹۳ الکهف

وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا ﴿۴۸﴾ وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا ﴿۴۹﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﴿۵۰﴾ مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا ﴿۵۱﴾

و پیش میشوند به پروردگار تو صف ها (گفته میشود)‌ هرآئينه آمدید پیش ما چنانچه آفریده بودیم شما را بار اول بلکه گمان میکنید که هرگز مقرر نخواهیم کرد برای شما موعدی ﴿۴۸﴾
و نهاده شود کتاب (اعمال نامه ها) پس ببینی مجرمان را میترسند از آنچه در آن است و میگویند های افسوس است بر ما چه حال است این کتاب را که نگذاشته است نه چیز خورد را ونه بزرگ را مگر احاطه کرده است آنرا و بیابند آن عمل های خود را حاضر و ظلم نمی کند پروردگار تو بر هیچکس ﴿۴۹﴾
و چون گفتیم ملائيک را سجده کنید آدم علیه السلام را پس سجده کردند همه به جز از ابلیس او بود از جن پس نافرمانی کرد از حکم پروردگار خود آیا پس می گیرید او را و فرزندان او را دوستان بغیر من و ایشان شما را دشمن اند بد است ظالمان را در بدل (اللّه تعالی) ﴿۵۰﴾
حاضر نکرده بودیم ایشان را به آفریدن آسمانها و زمین و نه آفریدن همجنس ایشان و نیستم من گیرنده مردمان گمراه کننده را مددگار ﴿۵۱﴾

[۵۰] از این آیت حصه دوم الی آیت (۹۹) است در این جواب شبهه مشرکان است که بر خواب های شیطانی دلیل میگیرند یا با دیگر احوال شیطانی برای اثبات تصرف برای غیراللّه ، یعنی میگویند که فلان ولی در خواب من آمد که نذر مرا قضاء مکن ،‌ از قبر من حاجت بخواه ِ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌،‌ بر قبر من گنبد بساز گاهی میگویند که ما نذرانه ولی را ماندیم و شیر یازدهم را ندادم گاو و گاومیش من شیر را بسته کرد با این تصرف ولی را ثابت میکند - جواب به واقعه آدم علیه السلام و ابلیس است حاصل جواب اینست که این ابلیس دشمن قدیمی شماست او با این خواب ها و احوال در شما عقیده شرک پیدا میکند این در آیات (۵۱،۵۰) - باز در آیت های (۵۳،۵۲) تخویف اخروی است ، باز چهار تنبیهات است تنبیه اول در جدال فی القرآن در آیت (۵۴) زجر دوم بر انتظار عذاب در آیت (۵۵) ، تنبیه سوم بر جدال با شبهات باطل در آیت (۵۶) و زجر چهارم براعراض عن القرآن در آیت (۵۸) باز در آیت های (۵۹،۵۸) تخویف دنیوی است - در این آیت (۵۰) واقعه آدم علیه السلام با ابلیس است برای جواب شبهات مشرکین و از این جهت در این آیت متصل زجر را ذکر کرده است با این قول که (أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي) یعنی ابلیس و فرزندان او دشمنان قدیمی شما اند و شما برای ایشان مرتبه الوهیت میدهید؟ (كَانَ مِنَ الْجِنِّ) از بعضی سلف نقل است که ابلیس از ملائيک بود و در تاویل مِنَ الْجِنِّ اولاً میگویند که جن یک قبیله از ملائيک بود تاویل دوم این را میکنند که (صارمن من الجن بسبب عمله) به سبب انکار از جنیات گشت - لیکن صحیح اینست و از اکثر سلف نقل است که ابلیس از جن بود و جن غیر از ملائيک است و این به دلایل بسیار ثابت است دلیل اول اختلاف آن در ماده خلقت که ملائيک از نور آفریده شده اند و جن از مارج من نار آفریده شده است و این در حدیث مسلم ذکر است - دلیل دوم در ملائيک نسل پیدا شدن ثابت نشده است و در جن نسل و اولاد است چنانچه لفظ ذریتة به این شاهد است و دلیل سوم در آیت (۴۱) سوره سبا است که بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ، این دلالت میکند که جن غیر از ملائيک است ، و نسبت قول اول به سلف به سند صحیح ثابت نشده است و ابن کثیر رحمة اللّه علیه بر این رد به تفصیل کرده است (فَفَسَقَ) فسق در اصل در لفت به برآمدن گفته میشود یعنی برآمد از حکم پروردگار خود با نافرمانی (أَوْلِيَاءَ) مراد از این دوستان اند با طاعت کردن یا مددگاران و معبودان چنانچه بعضی از مردمان اند که به آنها عُبّادُ الشیطان گفته شده میتواند -
[۵۱] در این رد است بر کسانی که شیاطین را با اللّه تعالٰی شریک میسازند حاصل رد اینست که ایشان در وقت پیدایش آسمانها و زمین موجود نیز نبودند و نه در وقت پیدایش همجنس های خود موجود بودند و نه اللّه تعالٰی به مدد کس محتاج است پس هیچ دلیل نیست برای شرکت او - (وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا) لفظ مضلین قید اتفاقی است احترازی نیست از سببی که اللّه تعالٰی به مدد هیچکس محتاج نیست و شیطان که از مضلین است این قید را از این جهت گذاشت یاقید احترازی است با این ضالین و فاسقین را بیرون میکند که اللّه تعالٰی گاه گاهی تائید دین را به شخص فاجر نیز میکند مانند که در حدیث صحیح آمده است ان اللّه لَیؤید هذا الدین بالرجل الفاجر لیکن مضلین که مردم را گمراه میکنند با آنها امداد دین شده نمیتواند -