وَقَالَ الَّذِينَ ۹۰۹ النمل
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸﴾ يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۹﴾ وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۰﴾
پس چون آمد موسیٰ علیه السلام به آن آواز داده شد که برکت داده شده کسی را که در طلب این آتش است و کسی را که گرداگرد آن است و پاکی اللّه تعالٰی راست که رب العٰلمین است ﴿۸﴾
ائ موسیٰ علیه السلام هرآئينه منم اللّه تعالٰی غالب با حکمت ﴿۹﴾
و بیفگن عصای خود را پس چون دید آنرا که حرکت میکند زود زود گویا که آن مار سفید باریک است و روی گردانید پشت داده و باز نمی گشت (گفتیم ما) ای موسیٰ علیه السلام مترس هرآئينه نمی ترسند نزدیک من پیغمبران ﴿۱۰﴾
[۸] حکمت ها در این (۱) سفر موسیٰ علیه السلام سبب شد برای حصول برکات الٰهیه (۲) موسیٰ علیه السلام و ملائيک در برکات محتاج اللّه تعالٰی اند زیرا صیغه مجهول را ذکر کرده است لیکن فاعل معلوم است از سوره فرقان (۳) و ندا و کلام اللّه تعالٰی از مشابهت مخلوق منزه و پاک است زیرا سبحان اللّه گفت (۴) و تنزیه (پاکی اللّه تعالٰی) ذاتی و فعلی هر دو است از سببی که اللّه و رب هر دو صفت را ذکر کرد (أَنْ بُورِكَ ) این سلام و ترحب از جانب اللّه تعالٰی برای موسیٰ علیه السلام است (مَنْ فِي النَّارِ) کسی که در جای آتش است یا در طلب آتش است و این موسیٰ علیه السلام است و مراد از نار نور است لیکن به اعتبار گمان موسیٰ علیه السلام برایش نار گفت (وَمَنْ حَوْلَهَا) مراد از این ملائیک اند که به اذن اللّه تعالٰی به این نور جمع شده اند -
[۹] حکمت ها این است (۱) بعد از مرحبا و سلام تعارف میشود (۲) و بعد از سلام کلام است (۳) در الْعَزِيزُ اشاره است که اللّه تعالٰی به موسیٰ علیه السلام غلبه و عزت میدهد (۴) در الْحَكِيمُ اشاره است که در اول بالای موسیٰ علیه السلام مصیبت های قسماقسم آوردن و در اخیر کامیابی دادن این بنابر حکمت اللّه تعالٰی است (۵) و در این وحی مسئله توحید است که فرض اولی است -
[۱۰] دراین حکمت ها (۱) با رسالت معجزه بکار است (۲) معجزه مناسب به آن وقت بود (۳) در بزرگی ثعبان و در زود زود حرکت کردن مانند جان (مار باریک) ، دو صفات متضاد در آن جمع بود دلیل است بر قدرت بزرگ اللّه تعالٰی (۴) ترسیدن از اسباب ظاهری بارسالت منافی نیست (۵) دلیل است که موسیٰ علیه السلام غیب را نمیدانست (۶) دلیل است که معجزه به اختیار نبی نیست (۷) تسلیت از جانب اللّه تعالٰی (۸) در وقت قرب اللّه تعالٰی از اسباب ترس بکار نیست (۹) واین خاص است به رسولان -