وَقَالَ الَّذِينَ ۹۱۰ النمل

إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۱﴾ وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۱۲﴾ فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۱۳﴾ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿۱۴﴾

لیکن کسیکه نقصان کرد باز کرد نیکوی بعد از بدی پس هرآئينه من آمرزنده ام مهربان ﴿۱۱﴾
و در آر دست خود را در گریبان خود که بیرون آید سفید بدون عیبی (فرستادیم ما) با نُه معجزات بسوی فرعون و قوم او هرآئينه آنها بودند قوم نافرمان ﴿۱۲﴾
پس چون آمد به ایشان معجزات ما اگاهی دهنده گفتند این جادوی است اشکارا ﴿۱۳﴾
و انکار کردند آنرا و یقین کرده بود آنرا دلهای ایشان پس بنگر چگونه شد عاقبت کار مفسدان ﴿۱۴﴾

[۱۱] در این آیت استثناء منقطع است حال غیر انبیاء را ذکر میکند یعنی کسیکه گناه کرد باز توبه کرد پس بر او نیز خوف نمیباشد از سببی که اللّه تعالٰی برایش آمرزش میکند - قول دیگر این است که این استثناء متصل است به تقدیر این عبارت ، والخوف علی من سواهم الا من ظلم ، ترس است بجز از رسولان مگر که توبه کنند ترس از ایشان دور میشود یا اینکه استثناء متصل است بغیر از تقدیر عبارت و مراد از ظلم کار خلاف اولیٰ است مانند قتل قبطی از دست موسیٰ علیه السلام -
[۱۲] در این آیت معجزه دوم را ذکر کرده است و در این حکمت ها این است (۱) در معجزه اول انقلاب جماد به حیوان بود آن جماد که مجموع فواید بود به نوعی از حیوان تبدیل شد که مجموع شرور است - و معجزه دوم انقلاب اعراض است در اعضاء بدن موسیٰ علیه السلام (۲) گریبان بر سینه قمیص بکار است (۳) باوجود انقلاب حال خالی از هر نقصان بود (۴) آیات دیگر را اجمالی ذکر کرد و تفسیر آن در سوره اعراف گذشته است (۵) تخصیص فرعون و تعمیم قوم او برای رسالت موسیٰ علیه السلام (۶) و علت کثرت معحزات و تخصیص فرعونیان را ذکر کرده است به همراه صفت فسق آنها -
[۱۳] در این تکذیب فرعونیان را ذکر کرده است اشاره به حکمت است (۱) که مخالفت و انکار هر سخن حق شده است (۲) و بر راستی فتوی دروغ شده میتواند -
[۱۴] حکمت های این آیت است (۱) انکار فرعونیان از حق عنادی است (۲) دردل یقین به حقانیت او (۳) این دلیل است که هرگاه در دل تصدیق باشد لیکن در زبان انکار باشد این کفر است (۴) گاهی سبب کفر عناد و تکبر میباشد با وجود علم (۵) آخرین عاقبت مفسدین هلاکت و تباهی است تا اینجا سی وشش حکمت ها ذکر شد مطابق علم من ، علاوه از این بسیار حِکم دیگر نیز در این است - و در این همه حکمت کلان این است که موسیٰ علیه السلام با وجود نبوت و معجزات بر غیب علم نداشت در (فَانْظُرْ) خطاب به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است و مراد در این تسلی به او و امت او است با اهلاک مفسدان -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>