أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿۲۵﴾ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ۩ ﴿۲۶﴾ ࣛ قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿۲۷﴾ اذْهَبْ بِكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾
که سجده خاص نمیکنند اللّه تعالٰی را آن ذاتی که بیرون می آرد چیزهای پنهانی را در آسمانها و زمین و میداند آنچه پنهان میدارید و آنچه اشکارا میکنید ﴿۲۵﴾
اللّه تعالٰی نیست قابل پرستش به جز او مالک عرش دارای شان بسیار بزرگ است ﴿۲۶﴾
گفت سلیمان علیه السلام البته ما می بینیم که آیا راست میگوئی یا هستی از دروغگویان ﴿۲۷﴾
ببر این نامه مرا که این است پس بینداز آنرا بسوی ایشان باز کناره شو از ایشان پس بنگر که چه جواب بر میگردانند ﴿۲۸﴾
[۲۵] در این رد بر مشرکان است به همراه ذکر کردن دلیل توحید یعنی سجده را برای اللّه تعالٰی خاص کردن بکار است از سببی که او عالم الغیب است و او متصرف در آسمانها و در زمین است (الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ) این جمله بر هر دو صفات اللّه تعالٰی دلالت میکند - چیزهای پنهانی آسمانها افتاب ، مهتاب ، ستاره ها ، بارانها ، و ابرها وغیره است - و چیزهای پنهانی زمین بوته ها و درخت ها ، خزانه ها ، معدنیات و چشمه ها وغیره است برای اشکار کردن بعضی چیزهای از اینها برای بعضی انسانها طریقه و الات داده است - حکمت این است که توحید اللّه تعالٰی به دلایل عقلی ثابت است -
فایده: (أَلَّا يَسْجُدُوا) به قرائت شد متعلق به أَعْمَالَهُمْ است یا به فَصَدَّهُمْ متعلق است و اگر متعلق به لَا يَهْتَدُونَ شود پس لاَ زیاده است
[۲۶] این تفریع به ماقبل است به همراه ذکر کردن توحید الوهیت و توحید ربوبیت (رب العرش العظیم) دلیل برای توحید الوهیت است - حکمت ها این است (۱) توحید دو نوع است توحید الوهیت و توحید ربوبیت (۲) و دوم دلیل برای اول است (۳) تخت زن عظیم بود لیکن تخت اللّه تعالٰی العظیم است و معرفه دلالت به کمال عظمت میکند که آن در نکره نیست (۴) ازبیان هدهد معلوم شد که برای حیوانات و حشرات به همه فهم و شعور توحید همه داده شده است -
[۲۷] این نیز دلیل است که سلیمان علیه السلام بر غیب علم نداشت از سببی برای دانستن حقیقت یک طریقه را اختیار میکند - حکمت ها این است (۱) خیر مخلوق (بغیر از انبیاء و ملائيک) احتمال صدق و کذب را دارد - (۲) بعد از خبر تحقیق ضروری است (۳) خبر یک شخص که معتمد باشد قبول است لیکن برای زیادت اعتماد کوشش کردن بکار است در (الْكَاذِبِينَ) مبالغه است یعنی اگر در نزد نبی دروغ یک شخص ثابت شد پس او کاذب بزرگ است -
[۲۸] حکمت های آیت این است (۱) چون نبی یا داعی حق از یک قوم مشرک و مفسد خبر شود برای ایشان فی الحال دعوت حق ضروری است (۲) دعوت گاهی به لسان میباشد و گاهی به قلم میباشد (۳) برای پادشاهان بالخصوص دعوت به ذریعه قلم بکار است چنانچه پیغمبر ما نیز بعد از صلح حدیبیه به پادشاهان مختلف نامه های مهر شده فرستاد (۴) و انتظار جواب ضروری است پیش از دادن جواب کردن هیچ اقدام بکار نیست -