أَمَّنْ خَلَقَ ۹۴۶ القصص
فَلَمَّا جَاءَهُمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿۳۶﴾ وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَنْ جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِنْدِهِ وَمَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۳۷﴾ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿۳۸﴾ وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ ﴿۳۹﴾ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾
پس چون آمد نزد ایشان موسیٰ علیه السلام با معجزات اشکار ما گفتند نیست این مگر جادوی از خود بربسته ونشنیده ایم این را در پدران نخستین خود ﴿۳۶﴾
گفت موسیٰ علیه السلام رب من خوب میداند به کسیکه آورده هدایت از نزد او و کسیکه او راست سر انجام خانه پسندیده (آخرت) هر آئینه نجات نمی یابند ظالمان ﴿۳۷﴾
و گفت فرعون ائ سرداران قوم نمیدانم برای شما هیچ مستحق پرستش و اطاعت جز من پس آتش بر افروز برایم ائ هامان بر گِل پس بساز برایم قصری تاشاید بالا بروم بسوی الٰه موسی علیه السلام و هرآئینه من گمان می برم بر او از دروغگویان ﴿۳۸﴾
و تکبر کرد او و لشکرهای او در ملک بغیر حق و پنداشتند که ایشان بسوی ما بازگردانیده نخواهند شد ﴿۳۹﴾
پس گرفتیم او را و لشکرهایش را باز انداختیم ایشان را در دریا پس ببین چگونه شد عاقبت ظالمان ﴿۴۰﴾
[۳۶] از این آیت الی (۴۴) مقام پنجم است در این امتحان بر موسیٰ علیه السلام است به دعوت کردن به فرعون و کیدهای آنها و تلبیس انداختن بالای قوم و نازل شدن عذاب و لعنت بر آنها در دنیا و آخرت ذکر است و این نعمات بر موسیٰ علیه السلام و همراهان اوست با نعمت انزال تورات - در این (۳۶) دعوت موسیٰ علیه السلام به اختصار ذکر است و تکذیب فرعونیان به دو طریقه ، اول تکذیب معجزات که این سحر است دوم تکذیب توحید که این خلاف پدران است -
[۳۷] چون در ضمن تکذیب ایشان به موسیٰ علیه السلام نسبت گمراهی را کردند موسیٰ علیه السلام جواب او را داد به تفویض سپردن آن به علم اللّه تعالٰی در (إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ) اجمالاً اشاره است که فرعونیان به عذاب هلاک میگردند پس معلوم شد که ایشان گمراهان اند -
[۳۸] این دعوی فرعون برای حصر الوهیت برای خود است مراد این است که بغیر از اجازت من اله دیگری نیست ومن هم اله هستم چنانچه دلالت میکند براین سوره اعراف (۱۲۷) وانکار از الٰه دیگر وبسوی الٰه موسیٰ علیه السلام بالا رفتن این همه تلبیس فرعون بر قوم اوست برای اینکه قوم جاهلان اند و اطاعت مرا میکنند (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ) زخرف:۵۴ (فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ) مراد از این ساختن خشت پخته است و این طریقه ایجاد فرعون است - باز ساختن صرح (قصر) و پاره شدن آن وغیره ثابت نیست (وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ) در این اشاره میکند که به ساختن قصر ضرورتی نیست از سببی که موسی علیه السلام دروغگو است -
[۳۹] دو مرض آنها را ذکر کرد یکی استکبار به باطل یعنی شرک و کفر دوم انکار از بعث بعدالموت -
[۴۰] این نص صریح به گرفتن فرعون و غرق کردن آن است و این عبرت کلان برای ظالمان است -