وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۴۵ سبأ
وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۲۳﴾ قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾
و نفع نمیدهد سفارش نزد اللّه تعالٰی مگر برای کسیکه اجازه دهد برای او (ایشان در ترس میباشند) تا وقتیکه ترس دور کرده شود از دلهای ایشان گویند چه گفت پروردگار شما گویند ملائيک بالا گفت حق را و اوست بلندتر بسیار ذات بزرگ است ﴿۲۳﴾
بگو که روزی میدهد شما را از آسمانها و زمین بگو اللّه تعالٰی و هرآئینه ما یا شما ضرور به هدایتیم یا در گمراهی اشکار ﴿۲۴﴾
[۲۳] در این رد به آن شبهه چهارم است که ملائيک شفیع (قهری) شده میتواند پس ایشان لایق پرستش اند پس عجز ملائيک را ذکر میکند و همچنین خود ایشان هیچ ملکیت ندارند لیکن حاجات ما را بالای اللّه تعالٰی مجبوراً بر آورده میسازند به طریقه سفارش کردن اللّه تعالٰی از سبب محبت ایشان یا عظمت ایشان مجبور میشود - حاصل جواب این است که بغیر از اذن اللّه تعالٰی سفارش کردن ایشان نیست و نه فایده دارد و عادت کریمه اللّه تعالٰی این است که اذن سفارش کردن برای منکران را برای کسی نمیدهد - (حَتَّى إِذَا فُزِّعَ) این حال شفعاء است در وقت نزول اذن شفاعت کردن - یعنی وقتی که برای ایشان اذن شفاعت داده میشود ایشان در این وقت از سبب عظمت اللّه تعالٰی بسیار در فزع و هیبت میباشند (اندکی ساعت بعد) این هیبت از دل ایشان دور کرده میشود ایشان از آن ملائيک پرسان خواهند کرد که برای ایشان اذن اللّه تعالٰی را میرسانند که اللّه تعالٰی چه حکم کرد آن ملائيک برای ایشان خواهند گفت که (الحق) یعنی برای شفاعت موحدین اذن را داد - توجیه دوم این است که این حال ملائيک در دنیا است ، چون اللّه تعالٰی حکمی را نازل میکند این ملائيکه بسیار در هیبت میباشند چون این هیبت از دل ایشان دور کرده شود ملائيک پائين از ملائيک بالا (از آوردن حکم ) میپرسند که اللّه تعالٰی چه حکم کرد ایشان میگویند که (الحق) را فرستاده است حکم حق - حاصل هر دو توجیهات این است که شفاعت کنندگان بسیار عاجز اند ترس کننده از اللّه تعالٰی اند پس ایشان چگونه شفاعت قهریه (بدون اجازت) کرده بتوانند چنانکه مشرکان عقیده دارند -
[۲۴] بعد از رد کردن طریقه های شرک دلیل الزامی و اعترافی را ذکر میکند بر رد مشرکان که انتظام کننده روزی صرف اللّه تعالٰی است پس بجز از او از دیگران چرا حاجات میخواهید (وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ) این طریقه تبلیغ و تعلیم است یعنی مشرکان بگویند که ما و شما یکسان هستیم هیچ فرقی نیست یا بگوید که این مسائل اختلافی است ما در این مسائل اختلافی حصه نمی گیریم جواب این است که چنین نیست بلکه این هر دو فریق باهم متضاد اند یک فریق بر هدایت و دیگری بر گمراهی است یعنی این اختلاف اصولی است اختلاف فرعی نیست شما ضرور یک طرف خواهید شد -