الم ۲۲ اَلٌبَقَرَة

يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۴۷﴾ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۸﴾ وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۴۹﴾

ائ اولاد یقوب علیه السلام یاد کنید (برای شکر) نعمت مرا آنکه انعام کردم بر شما و یقیناً من شما را برتری دادم بر همه عالمیان ﴿۴۷﴾
و بترسید از عذاب روزی که عوض داده نتواند هیچکس (بدون جرم) از نفس مجرم چیزی را و پذیرفته نشود از او (بی جرم) سفارش و گرفته نشود از آن فدیه (مالی) و نه ایشان مدد کرده شوند ﴿۴۸﴾
و وقتیکه نجات دادیم شما را از کسان فرعون می رسانیدن شما را بدترین عذاب ذبح میکردند پسران (نو پیدا) شما را و زنده می گذاشتند (برای بی حیای) زنان شما را و در این (نجات دادن) انعام بود بزرگ از جانب پروردگار شما ﴿۴۹﴾

[۴۷]سبب فضیلت ایشان این بود که اللّه تعالٰی به ایشان توحید و ایمان داده بود - مسئله (اعبدوربکم) را قبول داشتند و در آنها رسل را مبعوث کرده بود در آن زمان این دو صفت در دیگر اقوام نبود به این سبب اینها بر تمام اقوام بهتر بودند این صفات در این امت نیز موجود است به این سبب بنی اسرائیل بر این امت بهتر نمی باشند در این آیت برای ایشان ترغیب است که اکنون نیز مسئله اعبدوربکم را قبول کنید اللّه تعالٰی برای تان نعمت ها خواهد داد وبهتری برای تان خواهد داد -
[۴۸] در این آیت ترساندن از عذاب آخرت است در دنیا یک شخص مجرم به این چهار طریقه رهای یافته میتواند ولی در روز قیامت به این چهار طریقه رهای یافته نمی تواند تا اینکه توحید راقبول نکرده باشد - (لَا تَجْزِي) کافی شدن به عوض دیگر یا دفع کردن عذاب یا فایده دادن مراد است این طریقه اول است - ( شَفَاعَةٌ) به اذن (اجازه) اللّه تعالٰی برای مومنان حق است لیکن اینجا بحث کافران است این طریقه دوم است - (وَلَا يُؤْخَذُ) جریمه پرداختن این طریقه سوم است - (وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ) به زور رها کردن این طریقه چهارم است -
[۴۹]باب چهارم از اینجا الی آیت (۹۶) است در این شش خطابات بنی اسرایل است که ذکر انعامات بالای آنها است برای اینکه اولاد آنها توحید را قبول کنند و ذکر خباثات آنها است برای اینکه عرب عام و امتیان از پیروی آنها خود را نگه دارند و این خباثات سبب انتقال خلافت و نبوت به بنی اسماعیل است - از اینجا تا آیت (۶۲) خطاب اول است که در آن هشت انعامات و دو عذاب ذکر شده است و آیت اخری ترغیب و تتمه است - انعام اول نجات از فرعونیان است - فرعون خواب می بیند که در بنی اسرائیل یک بچه پیدا شده که حکومت آن را از بین برده است - یا اینکه از بنی اسرائیل می شنید که اللّه تعالٰی در بنی اسرائیل یک نبی می آفریند که سبب زوال حکومت فرعون میگردد بنی اسرائیل این سخن را از کلان های خود نقل میکردند چنانچه به این مناسبت ابن کثیر حدیث الفتون را در تفسیر سوره طحه ذکر کرده است - در بعضی تفاسیر ذکر خبر کاهنان است که تصدیق آن جایز نیست - (فِرْعَوْنَ) قوم و پیروان فرعون اند که آنها را قبطی میگویند - ( يُذَبِّحُونَ) این شرح سوء العذاب است - (وَيَسْتَحْيُونَ) یک معنی آن این است که زنهای آنها را برای بی حیای زنده می گذاشتند - دوم این است که زنان آن را بی حیاء میکردند - سوم این است که تفتیش عورات آنها را میکردند که آیا طفل پیداشده است یا نه - (ذَلِكُمْ بَلَاءٌ) اگر ذالکم اشاره شود به عذاب های فرعونیان پس بلاء به معنی امتحان است و اگر ذالکم اشاره شود به نجات دادن پس بلاء به معنی انعام است -