لَا يُحِبُّ اللَّهُ ۲۱۹ المائدة
يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۶﴾ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾ وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۸﴾
راه می نماید به این اللّٰه تعالی آنرا که پیروی می کند رضای اللّٰه تعالی را در راه های سلامتی و بیرون می آرد ایشان را از تاریکی به سوی روشنی به حکم خود و می رساند ایشان را به راه راست ﴿۱۶﴾
یقیناً کفر کرده اند آنانی که می گویند بدرستیکه اللّٰه تعالی (متصرف) همان مسیح پسر مریم است بگو چه کسی اختیار دارد در مقابله اللّٰه تعالی از چیزی را اگر بخواهد اللّٰه تعالی که هلاک کند مسیح پسر مریم و مادر آنرا و آنانی را که در زمین اند همه یکجا و خاص اللّٰه تعالی راست پادشاهی آسمانها و زمین و میان این هردو می آفریند آنچه بخواهد و اللّٰه تعالی بر هرچیز تواناست ﴿۱۷﴾
و میگویند یهود و نصارا ما محبوب اللّٰه تعالی هستیم و دوستان اللّٰه تعالی هستیم بگو پس چرا عذاب می کند شما را بر گناهان بلکه شما بندگانید از آن جمله که آفریده است اللّٰه تعالی می آمرزد هرکرا خواهد و عذاب می کند هرکرا که خواهد ، و خاص اللّٰه تعالی راست پادشاهی آسمانها و زمین و میان این هردو و خاص به سوی اوست بازگشت ﴿۱۸﴾
[۱۶] در این سه فایده فرستادن رسول آخری یا برای قرآن است (يَهْدِي بِهِ) این فایده اول است و ضمیر بِهِ به قرآن یا رسول راجع است و هردو سبب هدایت الهیه است (مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ) این قید را از این سبب ذکر کرده است که مراد از یهدی ایصال الی المطلوب و توفیق است (سُبُلَ السَّلَامِ) سلام نام اللّٰه تعالی است یا مراد از این سلامتی از عذاب جهنم است و سلامتی از تمام آفات است که آن جنت است ، فایده دوم (يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ) مراد از این ظلمات ودیگر گناهان معنویه است یعنی تاریکی شرک و کفر و بدعات رسومات و از دیگر گناهان به توسط قرآن و رسول نجات حاصل می شود (بِإِذْنِهِ) اشاره است که اخراج از ظلمات به معنی توفیق است و برای آن اذن اللّه تعالٰی شرط است - با یهدی این را ذکر نه کرد از سببی که آنجا بِهِ سببیت را ذکر کرده است -
[۱۷] این متعلق است به ( يُبَيِّنُ لَکُمْ کَثيراً اه) و رد است به یک گروه اهل کتاب که نصارا اند که برای آنها در انجیل عبدیت عیسی علیه السلام بیان شده بود و آنها این را کتمان کردند و الوهیت عیسی علیه السلام را دین خود قرار دادند پس قرآن آن حکم را اشکار کرد و حکم کرد که این قول و عقیده که کفر است که کسی به عیسی علیه السلام الٰه میگوید این قول گروه یعقوبیه بود از نصارا مقصد آنان این بود که اللّٰه تعالی در عیسی علیه السلام حلول کرده است (قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ) پس به چهار طریقه تردید این عقیده را می کند طریقه اول این است که این عالم با عیسی علیه السلام یکجا فنا شدنی است وکسی نجات دهنده از فنا شدن نیست و عیسی علیه السلام نیز فنا شدنی است واز فنا شدن خود را و مردم دیگر را نجات داده نمی تواند پس چگونه مدبر و الٰه شده می تواند ، یملک به معنی یقدر و یستطیع یا یمنع است مراد از (مِنَ اللَّهِ) من عذاب اللّٰه یا من امراللّٰه است (وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ) این طریقه دوم است که گرداننده همهء نظام اللّٰه تعالی است و عیسی علیه السلام که در مابینهما داخل است پس او رعیت و مملوک است اله نیست (يَخْلُقُ) این طریقه سوم است یعنی عیسی علیه السلام خلق به معنی ایجاد کرده نمی تواند او صرف شکل را می ساخت و پرنده می ساخت هر چیز مایشاء را ساخته نمی توانست (وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) این طریقه چهارم است که اللّٰه تعالی قدرت مطلقه دارد که بدون اصل خلق کرده می تواند مانند زمین و آسمانها را -
[۱۸] این رد دیگر به عقیده اهل کتاب است (که یهود و نصارا اند) و اشاره است چنانچه آنان افراط کرده بودند در باره عیسیٰ علیه السلام و عزیر علیه السلام همچنین افراط می کردند در مورد خود شان برای تزکیه و بهتر دانستن خود شان بالای مردم دیگر و برای اینکه کسی هیچ نوع طعن و اعتراض بر آنها نه کنند پس ایشان می گفتند (نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ) به این آنها عصمت خود را ثابت می کردند ، در این قول بسیار توجیهات است اول اینکه این دعویٰ آنها بنا به تشبیه است یعنی اللّٰه تعالی بر ما مانند پدر مشفق است و ما خواص و مقربین او هستیم مانند فرزندان به پدر و احبائه تفسیر آن است ، توجیه دوم ، الوسی گفته است که در اصطلاح انجیل و تورات ابن به پیرو و مقرب و دوست گفته می شد و الوسی در روح المعانی بسیار عبارات را از آنها به این طریقه نقل کرده است (قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ) به این قول به چهار طریقه بر آنها رد است اول اینکه پدر به فرزند شیرین خود و دوست به دوست محبوب خود عذاب نمی دهد و اللّٰه تعالی برای شما بسیار عذاب داده است با مسخ کردن ، با بلند کردن کوه ، به تذلیل و پریشان کردن شما و به مقتضی قول آنها که ( لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَةً) و يُعَذِّبُ مضارع به معنی ماضی است (بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ) این طریقه دوم رد قول آنهاست یعنی ابنیت اللّٰه تعالی برآمدن از بشریت است و شما بشر هستید (وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ) این طریقه سوم رد است یعنی شما مملوک اللّٰه تعالی هستید و قید هستید در میان زمین و آسمانها (وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ) این طریقه چهارم رد است یعنی در آخرت از ملک و مشیت آن بیرون شده نمی توانید بلکه برای جزا و سزا به او بازگشت است -