لَا يُحِبُّ اللَّهُ ۲۲۰ المائدة

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۹﴾ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿۲۰﴾ يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۱﴾

ائ اهل کتاب یقیناً آمده است به شما رسول ما بیان میکند برای شما در وقت بند شدن سلسله رسولان تا نگوئید که نیامده برای ما کسی بشارت دهنده ای و بیم دهنده ای پس به تحقیق آمد برای شما بشارت دهنده و بیم دهنده - و اللّه تعالی بر هر چیز تواناست ﴿۱۹﴾
و وقتیکه گفت موسی علیه السلام قوم خود را ائ قوم من: یاد کنید نعمت اللّه تعالی را بر خود وقتیکه که پیدا کرد در میان شما پیامبران و گردانید شما را پادشاهان و داد به شما نعماتی را که نداده هیچکسی را از مردم ﴿۲۰﴾
ائ قوم من: داخل شوید به زمین پاک کرده شده ، آن که فرض کرده اللّه تعالی بر شما جهاد آنرا و باز مگردید به پشت سر خود پس میگردید از زیانکاران ﴿۲۱﴾

[۱۹] این تکرار خطاب است که ارسال این رسول برای دفع کردن عذر مردم است و با این دفع کردن یک وهم است که آنها میگفتند که در کتاب ما متشابهات است از سبب آن به عیسیٰ علیه السلام الٰه می گوئیم وخود را ابناء اللّه می گوئیم ، حاصل جواب این است که رسول برای شما فرستاده شده است او محکمات را برای شما پیش کرده و بیان کرده است و طریقه عمل را بر متشابهات برای شما فهمانده است پس حالا هیچ عذر نکنید (يُبَيِّنُ لَكُمْ) مفعول آن حذف است از سبب اینکه پیش گذشته است (کثیرا مما کنتم تخفونه) یا الشرایع و الاحکام (عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ) از فتور ماخوذ است به سست شدن ، سکون و انقعطاع گفته می شود یعنی در همچون زمانه که بر شرایع انبیاء پیش عمل سست شده بود اثار آنها نیز از بین رفته بود زیرا که سلسله انبیاء قطع شده بود وهمه عالم در هدایت به رسول آخری محتاج بود پس در این زمان اللّه تعالی اورا فرستاد و در مدت میان عیسیٰ علیه السلام و محمد صل اللّه وعلیه وسلم اختلاف است یک قول اینکه شش صد سال است و دوم پنجصدو شست سال (أَنْ تَقُولُوا) کراهیة ان تقولوا یا لئلا تقولوا قول اولی از بصریان و قول دومی از کوفیان است (فَقَدْ جَاءَكُمْ) عبارت پیش از آن پنهان است یعنی (فلا تعتذرو بهذالعذر) این بهانه نکنید -
[۲۰] ربط آن با مضمون پیش این است که پیش بعضی از خبائث آنها را ذکر کرد که به افراط تعلق دارد و حالا تفریط آنها را ذکر می کند که در آیات (۲۲ و ۲۴) ذکر است (وَإِذْ قَالَ مُوسَى) این عطف یک مضمون بر مضمون دیگر است یعنی پیش که تو افراط ایشان را ذکر کردی پس همچنین ذکر کن برای ایشان این قصه را (إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ) این تفصیل نعمت به ذکر سه امور است اولی به کثرت فرستادن انبیاء در بنی اسرائیل از یعقوب علیه السلام الی عیسی علیه السلام و دوم (جَعَلَكُمْ مُلُوكًا) مراد از این معنی عام آن است یعنی آزاد از غلامی فرعونیان و صاحبان خادمان ، خانه ها و خانمان و این نعمت ها در تمام آنها موجود بود زیرا جعلکم گفت و سوم (آتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ) این نعمات بطور معجزه ظاهری و باطنی هردو است و مراد اهلاک دشمن و فلق البحر و انزال من وسلوی و جاری شدن آب از سنگ و سایه کردن به غمام (مِنَ الْعَالَمِينَ) مراد از این مردمی اند که در زمانه بنی اسرائیل یا پیش از آنها بودند -
[۲۱] در آیت پیش تمهید بود ودراین آیت طریقه شکران نعمت را ذکر می کند (ادْخُلُوا) این دخول به طریقه جهاد است (الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ) به معنی مبارک و پاک یعنی برکات دنیوی و اخروی در آن بسیار است و قتاده گفته است که این زمین شام است ، و در آن بیت المقدس و دمشق ، فلسطین و بعضی حصه اردن داخل است (الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ) به معنی تقدیر در لوح محفوظ یا به معنی وعده اللّه تعالی به زبان یعقوب علیه السلام یا به معنی فرض یعنی فرض کرده است اللّه تعالی بر شما جهاد آنرا ، ابن کثیر نوشته است که این زمین مقدس مسکن یعقوب علیه السلام و از اولاد آن بود بعد به امر یوسف علیه السلام همه به مصر منتقل شدند سپس در زمانه موسیٰ علیه السلام که آنها از مصر هجرت کردند برای شان به داخل شدن این زمین حکم داده شد و برای معلوم کردن احوال دوازده نقیب فرستاد در آن زمین عمالقه جبابره سکونت داشتند پس برای شان حکم شد که این زمین مقدس را توسط قتال از آنها آزاد کنید -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>