وتوسل:
شیخ الاسلام در کتاب الوسیله نوشته است که این لفظ مشترک است و در شرح عقیدة الطحاویه ص ۲۶۳ (طبع مکتبه سلفیه لاهور) است (فَلَفْظُ التَّوَسُّلِ بِاالشَّخْصِ وَ التَّوَجُّهُ بِهِ فِیْهِ اِجْمَالٌ غَلَطَ بِسَبَبِهِ مَنْ لَّمْ یَفْهَمْ مَعْنَاءُ) (کلمه توسل به توسط شخص در این اجمال است که به سبب آن غلط شده اند آن کسانی که به معنی آن فهمی ندارند) همین گونه کلمه وسیله به توسط فلان و وسیله باالذوات و وسیله به توسط دعا این همه الفاظ مبهم است -
بحث سوم:
در باره اقسام وسیله است بدان که در وسیله بعضی اقسام شرعی اند و بعضی اقسام شرکیه اند و بعضی اقسام بدعیه اند ، همچنین توسل دو نوع است یکی اینکه طلب قربت اللّه تعالی به توسط ایمان و اعمال نیک بغیر طلب حاجت و دعا باشد یعنی یک شخص ایمان می اورد و اعمال نیک به این اراده می کند که به اللّه تعالی نزدیک گردد ، نوع دومی توسل به طلب حاجت و در دعا است -
بحث چهارم:
اقسام شرعیه وسیله و دلایل آن: اقسام شرعی آن شش است:
قسم اول: وسیله گرفتن به نام ها و صفات اللّه تعالی و دلیل برای آن قول اللّه تعالی است (وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا ) سوره اعراف آیت (۱۸۰) -
قسم دوم: وسیله است به توسط ایمان و اعمال صالحه در وقت دعا این نیز در قرآن کریم و احادیث صحیحه و بااجماع امت ثابت است در قرآن کریم پیش آورد (ایاک نعبدو) را بر ایاک نستعین و همچنان (وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ) و حدیث غار که در این باره مشهور است -
قسم سوم: وسیله به توسط عجز خویش مانند دعا آدم علیه السلام و حوا علیه السلام -
قسم چهارم: وسیله به توسط خواستن دعا از شخص زنده که حاضر باشد یا به توسط اسباب ظاهری او اگاه باشد مانند نامه ، تیلفون وغیره -
قسم پنجم: وسیله به توسط اضافت رب به عباد صالحین مانند که در حدیث عایشه رضی اللّه عنها است در دعا نبی صل اللّه وعلیه وسلم اللّهم رب جبرئیل و میکائیل و اسرافیل - (حدیث مسلم) -
قسم ششم: وسیله گرفتن به توسط صلوة گفتن بر نبی صل اللّه وعلیه وسلم که اول درود شرعی بگوید سپس دعا بخواهد ، این اقسام شرعی وسیله است انکار از آن انکار از قرآن کریم و احادیث است -
بحث پنجم:
در ذکر اقسام غیر شرعی وسیله: قسم اول این است که در دعا می گوید به حق فلانی و جاه او و حرمت او و به برکت و طفبل فلانی ، در آن این فیصله است اگر به این طریقه دعا کردن در کدام حدیث صحیح یا حسن ثابت شود پس جایز است لیکن در این در مورد بعضی از الفاظ هیچ حدیثی نیست و در باره جاه و حق که کدام احادیثی است موضوعی یا ضعیف است پس اشکار گردید که خواندن این الفاظ بدعت است - قسم دوم توسل غیرشرعی دعا خواستن در پهلوی یک قبر خاص به این عقیده که دعا در پهلوی این قبر خوب قبول می گردد این نیز بدعت است ، و از اسباب شرک است زیرا که برای قبول کردن دعا در پهلوی قبر هیچ دلیل شرعی نیست - قسم سوم توسل غیرشرعی: در پهلوی قبر به صاحب قبر (مرده) خطاب کند که ای فلان برای من از اللّه تعالی دعا بخواه ، عقیده دارد که این مرده میشنود این نیز به اتفاق علماء ناجایز است - قسم چهارم وسیله های غیرمشروع این است که در پهلوی قبر به صاحب قبر (مرده) خطاب می کند که فلانی حاجت مرا بر آورده کن و غیره این که اشکار شرک حقیقی است - قسم پنچم توسل غیرمشروع این است که آواز می دهد به یک غایب (بدون اسباب) یا برای مرده دور از قبر که یا فلان یا پیر برای من از اللّه تعالی دعا بخواه که به این عقیده که او به غیب علم دارد این نیز شرک صریح است - قسم ششم توسل غیر شرعی این است که آواز می دهد به مرده دور از قبر یا برای یک غایب بدون اسباب که ای فلان بزرگ یا پیر مریض مرا صحت بده یا فلان حاجت مرا برآورده کن این شرک صریح است - حاصل این است که در توسل به دعا شش اقسام شرعی و شش اقسام غیرشرعی است -