لَا يُحِبُّ اللَّهُ ۲۳۸ المائدة
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۶۸﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۹﴾ لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ ﴿۷۰﴾ وَحَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۷۱﴾
بگو ائ اهل کتاب شما نیستید بر هیچ دینی تا آنکه عمل کنید بر تورات و انجیل و بر آنچه نازل شده بسوی شما از طرف پروردگار شما و البته می افزاید برای بسیاری از ایشان کتابی که نازل شده بسوی تو از طرف پروردگار تو نافرمانی و کفر را پس افسوس مکن بر قوم کافران ﴿۶۸﴾
هرآئينه کسانیکه مؤمنان اند و کسانیکه یهود اند و صابیان اند و نصارا اند هرکه ایمان بیارد به اللّه تعالی و به روز آخرت و عمل کند به طریقه نبی صل اللّه وعلیه وسلم پس نه بر ایشان خوفی است و نه ایشان غمگین میشوند ﴿۶۹﴾
هرآئینه گرفتیم وعده سخت از بنی اسرائیل و فرستادیم بسوی ایشان رسولان بسیار وقتیکه آمد به ایشان رسول با آن سخنی که دوست نمیداشت نفس های ایشان گروهی را تکذیب کردند و گروهی دیگر را کشتند ﴿۷۰﴾
و پنداشتند که نیست برای ما عذاب (بر این عمل ما) پس کور شدند کر گشتند پس رحمت کرد اللّه تعالٰی بر ایشان باز کور شدند و کر گشتند بسیاری از ایشان و اللّه بیناست به آن اعمالی که میکنند ﴿۷۱﴾
[۶۸] این مسئله اول از مسائل تبلیغ است و تشریح بَلِّغْ است (لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ) مراد از چیز او است که به آن در دین اعتبار داده می شود و مفید باشد - پس از سبب مبالغه زیاد از شیئیت مطلق بیرونش کند (حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ) پیش فایده اقامت ذکر شد و در اینجا تنبیه به عدم اقامت است و در اقامت همه کتب توحید و ایمان به رسول آخری و بر قرآن داخل است (وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ) در آیت (۶۴) مراد از کثیر یهود بود ، و در اینجاه همه اهل کتاب مراد است دیگر اینکه آنجاه طغیان و کفر به معنی بی ادبی اللّه تعالٰی بود و در اینجاه از طغیان و کفر تحریف و کتمان در کتاب اللّه تعالٰی مراد است یعنی آنها به عوض اقامت کتمان ، تحریف و تغییر را قایم می کنند (فَلَا تَأْسَ) پس به این کفر آنها افسوس مکن یعنی از سبب این کفرآنان بالای شان عذاب و هلاکت می آید به آن غمگین مباش -
[۶۹] ربط آیت این است که پیش عظمت شان اقامة الکتب ذکر شد و حالا تفسیر آنرا میکند به ایمان درست و عمل صالح و میگوید که این سبب نجات است حاصل آیت این است که اقامت کتب الٰهیه صرف عبارت از نام ها و نسبت ها نیست که کسی میگوید من به موسیٰ علیه السلام منسوب هستم این نسبت ها وقتی فایده میدهد که ایمان و عمل صالح به آن یکجاه شود (فَلَا خَوْفٌ) این در جنت مراد است خوف از عذاب نمی باشد و نه برای دنیا غم و افسوس میکند -
[۷۰] این جواب یک سوال است یعنی اهل کتاب دعویٰ میکنند که ما اقامة الکتاب را کرده ایم زیرا که ایمان و عمل صالح داریم در این آیت به جواب آن اشاره است که شما اقامة الکتاب و عمل صالح نه کرده اید بلکه شما مخالفت میثاق الٰهی و تکذیب و قتل رسل را کرده اید ، پس چطور دعویٰ ایمان و عمل صالح را میکنید (كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ) این زجر بر نقض میثاق بنی اسرائیل است (بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ) احکام شرعیه همیشه خلاف خواهشات نفسانی میباشد مشتمل بر توحید و سنت میباشد (يَقْتُلُونَ) این صریح است که بنی اسرائیل انبیاء علیه السلام را قتل کرده است ، و فعل مضارع را نیز از این سبب ذکر کرده است که حالا نیز اراده دارند که نبی آخرین را قتل کنند -
[۷۱] ربط این است که این مرض تکلیف در آنها برای همیشه باقی بماند وسبب آن گمان عدم نزول عذاب بود (وَحَسِبُوا) اشاره به استمرار مرض در آنهاست یعنی آنها که تکذیب و قتل انبیاء را میکردند آین کار را جایز می دانستند ومی گفتند که این سبب عذاب نیست (أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ) به معنی عذاب و بلاء و تکون به معنی کان وجودی است صرف فاعل میخواهد و اسباب این گمان زیاد بود اول اینکه آنها می گفتند نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ودوم عقیده آنها بود که هر رسول کمی خلاف از آنها حکم بیاورد پس او در نزد ایشان واجب القتل بود (فَعَمُوا وَصَمُّوا) کوری و کری از حق مراد است یعنی به حق نگریستن و تفکر کردن و حق شنیدن را ترک کردند (ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ) اشاره است که آنها توبه نکرده اند بلکه اللّه تعالٰی برای تجدید دین دیگر رسولان را فرستاد (ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ) کثیر از سببی گفت که بعضی از ایشان ایمان آورده اند به نبی آخر صل اللّه وعلیه وسلم وکثیر خبر مبتدا محذوف است یعنی هم کثیر -