وَإِذَا سَمِعُوا ۲۵۰ المائدة

قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ ﴿۱۰۲﴾ مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۳﴾

به تحقیق چنین چیزها پرسیده اند قومی پیش از شما باز شدند از آن سبب کافران ﴿۱۰۲﴾
نکرده جایز اللّه تعالی چه گوش پاره شده و نه آزاد رها شده و نه پیوست شده و نه نجات داده شده از پشت (از سواری) و لیکن کافران می بندند بر اللّه تعالٰی دروغ و بسیار شان عقل ندارند ﴿۱۰۳﴾

[۱۰۲] در این به سبب دوم نهی سوال اشاره است و مراد از قوم بنی اسرائیل و دیگر مکذبین اند مانند قوم صالح علیه السلام معجزه ناقه (شتر) طلب کرده بودند و قوم موسی علیه السلام رویت اللّه تعالٰی را طلب کرده بود وقوم عیسی علیه السلام مایده را طلب کرده بود (قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ) مراد از این سأل مثلها است و مماثلت در آن است که بی ضرورت بود و سبب اندوه و وبال بود -
[۱۰۳] ربط این است که پیش ذکر شد که چنین سوالات نکنید که سبب تحریم چیزها گردد پس حالا از تحریم باطل منع میکند بطور مستقل و اشاره است که بحث های بی ضرورت نکنید هان رد کنید بر رسم های شرکیه که این سخن ضروری است پس در این آیت رد است بر تحریم لغیر اللّه تعالٰی - (مَا جَعَلَ اللَّهُ) در اینجا مراد از جعل حکم و شرع ساختن است (ما شَرَعَ - ما حَکَمَ - مااَمَرَ) (مِنْ بَحِيرَةٍ) قرطبی از سعید بن المسیب نقل کرده است که بحیره آن چهارپای مونث (شتر ماده - گاو - بزماده) است که شیر آنهارا برای الههٔ باطل بند کنند یعنی کسی برای خود دوشیده نمی تواند و گوش آنرا پاره کرده باشد بطور نشانی (وَلَا سَائِبَةٍ) قرطبی و خازن وغیره ذکر کرده اند که در جاهلیت کسی مریض میشد یا کسی ازخویشاوندان نزدیک آن مفقود میشد پس آنها به نام اللّه تعالی یک شتر را نذر میکردند پس آنرا آزاد رها میکردند که برآن بار بردن و سواری کردن را منع می دانستند و منع کردن او را از کشتزار و آب هرکسی سبب ضرر می دانستند (وَلَا وَصِيلَةٍ) خازن گفته است که این بزماده بود که هفت بار می زائید پس اگر هفتم مذکر (نر) میبود ذبح میکردند و آنرا برای مردان و زنان حلال می دانستند و اگر مونث میبود در میان گوسفندان و بزها رها میکردند و اگر جفت پیدا میشد می گفتند وَصَلَت اَخَاهَا (این مونث در حکم برادر خود شد) پس هردو را ذبح می کردند (وَلَا حَامٍ) قرطبی گفته است که آن شتر مذکر بود که ده شتر از آن حامله میشدند پس در پشت آن پر طاوس را نصب میکردند و بر آن سواری کردن و بار بردن را منع میکردند و از آب و گیاه منع نمیشد آزاد رها میشد و امام بخاری گفته است که او را نیز به نام طواغیت رها میکردند (وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ) این جواب وهم است چون اللّه تعالٰی این حکم را نکرده است پس چرا مردم این کار را میکردند؟ حاصل جواب این است که آنها به اللّه تعالی نسبت دروغ میکردند که اللّه تعالی به ما چنان حکم کرده است و این دین ابراهیمی است -
فایده: در باره حکم شرعی بحیره ، سائبه ، وصیله و حام اختلاف است اکثر اهل علم گفته اند که آنها شرعاً حلال اند و به تحریم مردم آنها حرام نمیگردند چنانچه حکم تحریمات دیگر لغیراللّه است و بعضی گفته اند که این همه حرام اند آنها میگویند که ما جعل به معنی ما احلً است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>