وَإِذَا سَمِعُوا ۲۷۵ الأنعام

وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۵۱﴾ وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۲﴾

و بترسان به این وحی کسانی را که میترسند از آن که جمع کرده شوند به حضور پروردگار خویش نباشد مر ایشانرا به جز پروردگار هیچ حامی و نه سفارش کننده تا برای همیشه نجات یابید (از شرک یا از عذاب) ﴿۵۱﴾
و دور مکن کسانی را که میخوانند پروردگار خود را صبح و شام می طلبند رضای اللّه تعالی را نیست بر تو از حساب ایشان هیچ ذمه داری و نیست از حساب تو برایشان هیچ ذمه داری پس اگر برانی ایشانرا پس تو باشی از ظالمان ﴿۵۲﴾

[۵۱] این نیز بیان ادب است که در بیان کردن قرآن ضرور فایده است پس از جهت سوالات و ضد ایشان بیان را ترک مکن (الَّذِينَ يَخَافُونَ) خوف اعتقاد مراد است پس مراد از این آن اهل کتاب وآن مشرکانی اند که قیامت را قبول دارند و اشاره است که ایمان بر آخرت ذریعه برای فایده گرفتن از قرآن است (لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ) اشاره است که با وجود ترس از حشر مشرک وکافر اند - از این سبب برایشان شفاعت نیست (لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ) در این اشاره به فایده انذار (ترساندن) به ذریعه قرآن است - (بِهِ) دلیل است که انذار خاص است به بیان کردن وحی -
[۵۲] این نیز ادب است وجواب سوال است ، که ما آنگاه همراهی تورا می کنیم که این مردم غریب را از خود برانی ، جواب داده شد نران این ظلم است - ربط آیت این است که پیش برای پیدا کردن تقویٰ طریقه را ذکر کرد حالا اکرام متقیان را ذکر می کند (يَدْعُونَ رَبَّهُمْ) دعا ذکر است و مراد از آن همه عبادات است ودعا در آن عبادت مهم است که هرگه در یک انسان توحید فی الدعا و استعانت موجود باشد پس همه ایمان آن محکم می باشد یا مراد از دعا ذکر اللّه تعالی است (بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ) مراد از آن روز وشب است ذکر جز ومراد از آن کل است (يُرِيدُونَ وَجْهَهُ) سمعانی نوشته است که وجه صفت اللّه تعالی است بغیر از کیف (و بغیر از تاویل و تمثیل) و محاوره نیز چنین است مردم به یکدیگر می گویند که من خاطر روی تو را کردم به روی تو دیدم (مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ) این جواب قول مشرکان است آنها می گفتند که این فقیران بر تو ایمان حقیقی ندارند منافقت می کنند حاصل جواب این است که علامات ظاهری شان از اخلاص است و محاسبه باطن شان بر تو نیست او به اللّه تعالی واگذار شده است و جمله دوم (مَا مِنْ حِسَابِكَ) صرف برای تاکید آمده یا مراد از حساب مواخذه است وچون مواخذه از هردو جانب نیست از این سبب هردو جمله را ذکر کرد (فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ) سوال: از این اشکار شد که نبی صل اللّه وعلیه وسلم ظلم کرده است؟ جواب: نبی صل اللّه وعلیه وسلم نه کسی را رانده است ونه اراده آنرا کرده است و معنی که به طریقه تعلیق است یعنی اگر تو ایشان را برانی از ظلمان می گردی -