وَإِذَا سَمِعُوا ۲۷۶ الأنعام

وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ ﴿۵۳﴾ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۴﴾ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ ﴿۵۵﴾ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾

و هچنین همیشه امتحان کردیم بعضی را به بعضی در عاقبت میگویند (منکرین) آیا این کسانند که اللّه تعالٰی فضل کرده بر ایشان از میان ما آیا نیست اللّه تعالٰی داناتر بر شکر کنندگان ﴿۵۳﴾
و وقتیکه بیایند پیش تو کسانیکه ایمان دارند به آیات ما پس بگو نجات بیابید شما از مصایب لازم کرده است پروردگار شما بر خود رحم کردن را (او اینست) کسی که کرده باشد از شما عمل بد به نادانی باز توبه کند بعد از آن و عمل نیک کند پس یقیناً او امرزنده مهربان است ﴿۵۴﴾
و چنین (همیشه) تفصیل میدهیم ما آیات را (از توحید) (که اشکار شود حق) و خوب اشکار گردد راه مجرمین ﴿۵۵﴾
تو بگو هرآئینه منع کرده شده مرا از آنکه بپرستم آن کسانی را که میخوانید شما بجز از اللّه تعالٰی بگو: پیروی نمیکنم آرزوهای شما را بدرستیکه گمراه گردم آنوقت و نه باشم از راه یافتگان ﴿۵۶﴾

[۵۳] این از عقبات تبلیغ عقبه اول است - یعنی مشرکین و موحدین بر یکدیگر در امتحان اند امتحان اول بر موحدین این است که مشرکان بر آن اعتراض میکنند که احسان حق پرستی صرف بر شما شد دیگر کس نیست - جواب این است که اللّه تعالٰی بندگان خودرا خوب می شناسد مراد از (شَّاكِرِينَ) بیان کننده مسئله است (وَكَذَلِكَ) کاف برای تشبیه است وقتیکه کافران ثروتمند مسلمانان فقیر را در مکه حقیر دانستند چنین در هرزمانه میشود مانند زمانه نوح علیه السلام واین لفظ کذالک دلالت میکند به همیشه بودن این عادت که در زمانه حال برای موحدین این چنین امتحان پیش میشود (لِيَقُولُوا) لام برای عاقبت است (أَهَؤُلَاءِ) مراد ایشان استفهام انکاری است که ایمان آوردن که احسان نیست اگر نه ما زیاد مستحق این احسان هستیم (الشَّاكِرِينَ) یعنی آن کسی که در آن اهلیت اسلام است اللّه تعالٰی به ایشان توفیق اسلام میدهد -
[۵۴] این بیان ادب است که وقتیکه بیان کننده حق مانده و ذله بیاید به ایشان سخنان خوش بگو و چون مخالفین به ایشان طعن کرده بودند که شما تا حال در شرک کفر وغیره بودید پس حالا برای ما مسایل بیان میکنید؟ پس جواب آن است در این لفظ (كَتَبَ رَبُّكُمْ) (سَلَامٌ عَلَيْكُمْ) مراد از این سلام تحیه نیست بلکه خوش آمدید است و دعا سلامتی برای دین و دنیا است (أَنَّهُ) این تفسیر رحمت است یعنی بعد از توبه مغفرت کردن رحمت است -
سوال: سلام سنت این است که شخص که آمده بالای حاضر سلام بدهد و در اینجاه حکم برعکس است -
جواب: در اینجاه امر است به رسانیدن سلام اللّه تعالی به ایشان یا به معنی دعا است (اللّه تعالی به شما سلامتی بدهد) یا این خصوصیت صحابه است یا مرحبا گفتن است درقرآن به معنی بسیار است -
[۵۵] این عقبه دوم تبلیغ است یعنی ایشان اعتراض می کنند که مسئله دیگری به تو نمی آید همیشه همین یک مسئله توحید را میکنید یعنی تو جاهل هستی؟ جواب: این است که این مسئله را از سببی بار بار بیان میکنیم که راهای توحید و شرک جدا جدا اشکار گردد (وَلِتَسْتَبِينَ) پیش از آن معطوف علیه پنهان است لیظهر لک الی الحق و لتستبین -
[۵۶] این نیز آداب و طریقه تعلیم است و جوابات سوالات است - سوال اول: بندگی غیراللّه جایز است چرا نمیکنید؟ جواب داده شد که من منع گردیده ام - سوال دوم: پیروی دین ما را چرا نمی کنید؟ جواب: داده شد این خواهشات است و باعث ضلال و ترک هدایت است در این آیت ذکر سبیل المجرمین است که عبادت غیراللّه است -