وَإِذَا سَمِعُوا ۲۸۸ الأنعام

ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۸۸﴾ أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ ﴿۸۹﴾ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۰﴾

این راه حق اللّه تعالٰی است هدایت مینماید به آن هر که را میخواهد از بندگان خود و اگر بالفرض شرک میکردند ایشان نابود شدی از ایشان آن اعمال که کرده بودند ﴿۸۸﴾
این کسان آنانند که دادیم ایشان را کتاب و دانش دین و پیغامبری پس اگر انکار میکنند از این مسئله اینها پس بدرستیکه ما توفیق دادیم این را به قومی که نیستند از این منکر شوندگان ﴿۸۹﴾
این آن کسانی اند که هدایت کرده اللّه تعالٰی به ایشان پس ایشان را پیروی کن بگو نمیخواهم از شما بر آن هیچ مزد نیست این مگر پند برای مردمان ﴿۹۰﴾

[۸۸] از آیت اشکار گردید که به شرک عمل نبی برباد میشود پس به اعمال دیگری چه حیثیتی است در (ذَلِكَ) اشاره است به آن هدایتی که در هدیناهم و در وهدیناهم ذکر است و اشاره است که انبیاء علیه السلام نیز در هدایت محتاج به اللّه تعالٰی اند (وَلَوْ أَشْرَكُوا) در این قباحت شان شرک را ذکر میکند و اشکار شد که هدایت ذکر شده گذشته به معنی پخته شدن بر توحید است و همچنان بنیاد هدایت توحید است -
[۸۹] در این تفصیل هدی اللّه است مراد از (الْكِتَابَ) جنس کتب است و این مستلزم آن نیست که به همه کتاب داده شده باشد بلکه به پسین که کتاب پیشین را در میراث بدهد برای آن نیز حکمت و سنت گفته میشود (فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا) اشاره است که دینی را که اللّه تعالٰی فرستاده است در حفاظت آن چه خاص به مردم محتاج نیست (هَؤُلَاءِ) مراد از آن کافران موجود است و از قوما مراد انبیاء و ملائیک و انصار و مهاجرین و موحدین هر زمانه است و این اقوال را قرطبی وغیره ذکر کرده است -
[۹۰] این آیت دلیل است که دین همه پیغمبران یکیست صرف در بعضی فروع فرق میباشد - همچنان مزد نه گرفتن بر دین طریقه همه انبیاء است (أُولَئِكَ) این دلیل است بر عصمت انبیاء علیه السلام از ضلال و اشاره است که هدایت محدود به طریقه انبیاء علیه السلام است (فَبِهُدَاهُمُ) مراد از آن همه اصول عقاید و اخلاق و طریقه دعوت انبیاء علیه السلام است و در فروع آن مراد است که به دین آنها خاص نیست و در این اشاره است که فضایل و اخلاق انبیاء گذشته در نبی ما جمع است (اقْتَدِهْ) اقتداء موافقت شخص پسین است با شخص پیشتر در قول و عمل به همراه دلیل مستقله و اتباع موافقت است در عمل فقط از سبب دلیل پیشتر و تقلید بدون دلیل پیروی کردن کسی است -
سوال: امر به اقتداء دلالت میکند که نبی صل اللّه وعلیه وسلم ما افضل نیست؟
جواب: کدام معنی اقتداء که ذکر شد آن صرف به پس بودن دلالت میکند آن به افضلیت پسین دلالت نمی کند (قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ) چون در هداهم مقصد بزرگ طریقه دعوت است پس در این دو جمله دو ارکان دعوت را ذکر میکند اولی اخلاص دوم امانت مانند در صفت انبیاء ناصح امین ذکر است (قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ) که بر انبیاء علیه السلام تبلیغ فرض عین است از این سبب اجرت گرفتن بر آن بر آنها حرام است و اگر فرض عین نباشد در اجرت گرفتن آن اختلاف است و این کلمه در هدایت تمام انبیاء ذکر است (ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ) مراد از آن انس و جن اند الی قیامت -