وَلَوْ أَنَّنَا ۳۲۹ الأعراف

لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۴۱﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۴۲﴾ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾

مر ایشانراست دوشک از جهنم و از بالای ایشان لحاف ها (از آتش) باشد و چنین جزا میدهیم ظالمان را ﴿۴۱﴾
و کسانی که ایمان آوردند و عمل کردند به طریقه نبی کریم صل اللّه وعلیه وسلم تکلیف نمیدهیم هیچکس را مگر موافق طاقت او آن کسان باشندگان جنت اند ایشان در آنجا جاویدانند ﴿۴۲﴾
و بیرون آریم آنچه در سینه های ایشان است از خفقان جاری است از زیر قصر های ایشان نهرها و گویند صفات خدای بودن مر اللّه تعالٰی راست که رسانید ما را به اینجا و هرگز نمیرسیدیم به اینجا اگر نمی رسانید ما را اللّه تعالٰی هرآئینه آمده بودند رسولان پروردگارما با بیان حق و ندا کرده شوند که این جنت است داده شده به شما به سبب آن عمل که میکردید ﴿۴۳﴾

[۴۱] این نیز در تخویف اخروی داخل است (مِهَادٌ) آن فرش است که هموار شده باشد برای خوابیدن و غَوَاشٍ آنچه که از بالای آن می پوشاند و اشاره است که آتش جهنم ایشان را از هر طرف احاطه میکند مجرمین را با حرمان ذکر کرد و ظالمین را با احاطه ذکر کرد از سببی که ظلم گناه بزرگتر از جرم است -
[۴۲] این بشارت اخروی است (لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا) این جمله معترضه است که ایمان و عمل صالح از طاقت شما بیرون نیست و اشاره است که برای مومن ضروری است که استطاعت و طاقت خود را برای حصول جنت خرچ کند -
[۴۳] مطلب اینست که اگر کسی بگوید که در جنت درجات از یکدیگر بلند می باشند پس درجه پائین غمگین خواهد شد و به آن غِل گفته میشود - پس جواب داده شد که این خفقان طبعی را اللّه تعالٰی از دل های ایشان بیرون میکند این در آیت (۴۷) سوره حجر نیز است (هَدَانَا لِهَذَا) در این آیت مرتبه آخری هدایت مراد است که آن داخل کردن به جنت است (بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) سوال: در حدیث آمده است که به جنت به عمل داخل شده نمیتواند بلکه به رحم اللّه تعالٰی داخل میشود؟ جواب: یک توجیه این است که آنجا مراد از رحمت توحید است و در این آیت نیز مراد از تَعْمَلُونَ توحید است ، دیگر توجیه این است که رحمت سبب باطنی است و عمل سبب ظاهری است (غِلٍّ) این خفقان غیر اختیاری است پس گناه نیست به شرطیکه به حسد و بغض نرسد (لَقَدْ جَاءَتْ) این ذکر سبب حصول جنت است به طور خوشی (أُورِثْتُمُوهَا) ذکر میراث و مراد از آن استحقاق است مانند میراث که حق وارث است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>