وَلَوْ أَنَّنَا ۳۳۲ الأعراف
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۵۱﴾ وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۵۳﴾
ایشان کسانی اند که ساخته اند دین خود را بازی و لهو و فریب داد ایشانرا زندگانی دنیا پس امروز فروگذاریم ایشانرا در عذاب از سببی که فراموش کردن ملاقات این روز ایشان را و (زیرا) که بودند ایشان آیات ما را انکار میکردند ﴿۵۱﴾
و هرآئینه آوردیم به ایشان کتاب که مفصل بیان کردیم آنرا به علم هدایت است و رحمت است برای قومی که ایمان دارند ﴿۵۲﴾
انتظار نمی کنند ایشان مگر عاقبت انکار این کتاب را روزیکه می آید عاقبت انکار آن خواهند گفت کسانی که فراموش کرده بودند این کتاب را پیش از این هرآئینه آمده بودند رسولان پروردگار ما به حق (لیکن ما قبول نکردیم) پس آیا است برای ما شفاعت کنندگان تا که شفاعت کنند برای ما یا باز گردانیده شویم (به دنیا) پس عمل کنیم غیر آن عمل که میکردیم هرآئینه در نقصان انداختند نفسهای خود را و گم شد آنچه افتراء میکردند ﴿۵۳﴾
[۵۱] تفسیر آن در آیت (۷۰) سوره انعام ذکر شده است و اسباب عذاب دو است یکی انکار قیامت دوم انکار کردن از آیات (لَهْوًا وَلَعِبًا) شربینی فرق را ذکر کرده است که آن کار که مناسب نباشد برای آن همت صرف کردن و برای آن همت صرف کند لهو است - و خوشی طلب کردن به آن چیزی که به آن خوشی حاصل نمیگردد آن لعب است و الوسی گفته است که هردو لفظ شریک است بر اشتغال بر چیز بی مقصد و فرق اینست که لعب آنست که در آن مقصد زود مسرت حاصل کردن است و لهو آن چیزی است که مصروفیت پیدا میکند اگر چه خوشی در آن نباشد (غَرَّتْهُمُ) غرة غفلت است در حال بیداری و طمع کردن انسان است برای عمر دراز زندگی زیبا و مال زیاد و حصول جاه و برای شهوات واو سبب غفلت از دین میگردد -
[۵۲] ترغیب به قرآن است و علت آن زجر است که در آیت پیش ذکر شده است - یعنی ما برای ایشان این کتاب را برای تفصیل احکام برای هدایت و رحمت آورده ایم پس چرا ایشان انکار میکنند -
[۵۳] این نیز ترس اخروی است (تَأْوِيلَهُ) ضمیر به کتاب راجع است ومراد از تاویل عاقبت انکار از کتاب است وآن عاقبت (که عذاب ابدی است) در روز قیامت اشکار میگردد و (قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ) در این اشاره است که منکرین قرآن منکرین همه رسولان اند و این منکرین از حال رسولان پیش در قرآن خبر شده بودند یا ضمیر نَسُوهُ به يَوْمَ راجع است پس در آن حال همه منکرین پیش و بعدی است (فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ) یعنی برای ایشان ظاهر شد که سبب نجات یافتن یا شفاعت است یا برای کردن عمل نیک دوباره رفتن به دنیا است و این هردو شده نمیتواند (شُفَعَاءَ) از آن سفارشیان قهری (یعنی بدون اذن) مراد است زیرا که این عقیده مشرکان در باره معبودان خود بود چنانچه در آیت (۱۸) سوره یونس است و (نُرَدُّ فَنَعْمَلَ) جواب آن در آیت (۱۸) سوره انعام ودر آیت (۱۰۰) سوره مومنین است -