وَلَوْ أَنَّنَا ۳۳۳ الأعراف

إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۵۴﴾ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۵۵﴾

هرآئینه پروردگار شما اللّه تعالٰی است که آفرید آسمانها و زمین را (به اندازه) شش روز باز برابر شد (مناسب شان خود) بر بالای عرش می پوشاند شب را به روز می جوید یکی دیگر را به شتاب و آفریده است آفتاب و ماه و ستارگان را مطیع شده اند به حکم او اگاه شوید اللّه تعالٰی راست آفریدن و اختیار اوراست اللّه تعالٰی برکات دهنده است که پرورش دهنده همه عالمیان است ﴿۵۴﴾
دعا بخواهید از پروردگار خود به عاجزی و پنهانی (و از حد مگذرید) هرآئینه اللّه تعالٰی دوست ندارد از حد در گذرندگان را ﴿۵۵﴾

[۵۴] از اینجا حصه دوم سوره است در آن سه باب است باب اول الی آیت (۱۰۳) است در سه آیت اولی مسئله توحید است با ده جمله و در آن تعریف اللّه تعالٰی است بر رد شرک فی الربوبیت والخلق والبرکات و با دعا - باز یک مثال است باز واقعات پنج انبیاء در سه اول و در واقعه پنجم ذکر است که این انبیاء مسئله توحید را با دلاوری بیان کرده بودند باز در واقعه چهارم ذکر است که لوط علیه السلام به حکم نازل کرده اللّه تعالٰی قوم خود را دعوت کرد و از پیروی شیطان مردم را منع کرد و آیت های اخیر به این حکایات تعلق دارد و ابتلاء بالنعم و نقم را ذکر میکند - ربط با پیش این است که پیش گفته شد که شفعاء آنها نفع داده نمیتوانند از سببی که معبود شده نمی توانند معبود صرف اللّه تعالٰی است که موصوف به این صفات است حاصل آیت این است که اللّه تعالٰی (۱) پروردگار شماست (۲) خالق است (۳) صاحب عرش است (۴) گرداننده نظام است (۵) هر چیز تحت حکم اوست (۶) صاحب اختیار است برکات دهنده و فایده رساننده و مصیبت دفع کننده است (فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ) مراد از آن روزهای آخرت است که هر روز هزار سال است ابن کثیر گفته است این قول مجاهد و ضحاک است و از ابن عباس روایت میکنند یا مراد از آن روزهای دنیا است - سوال: روزهای دنیا از آفتاب برآمدن و آفتاب غروب کردن معلوم میگردد و آنها در این وقت پیدا نشده بودند؟ جواب: مراد از آن مقدار شش روز است مانند این قول اللّه تعالٰی لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا - واین شش روز در آیت (۹) سوره حم سجده ذکر است روز اول یکشنبه است و به جمعه ختم شده است و روز شنبه خالی است یعنی آفریدن زمین آسمانها وغیره را در شش روز کرده است و روز شنبه همین گونه باقی مانده بود - و حدیثی را که مسلم در باب خلقت آدم آورده است که در آن ابتداء خلق روز شنبه است و همه روز های آفریدن هفت (۷) روز است بر آن ابن کثیر رد کرده است (ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ) این از آن صفاتی است که به معنی خود از محکمات است از سببی که معنی ظاهری آن اشکار است و به اعتبار کیفیات از متشابهات است یعنی کیفیت آن مجهول است چنانچه معنی عرش اشکار است و حقیقت آن اشکار نیست همچنان استواء و علو اللّه تعالٰی معناً اشکار است لیکن کیفیت آن اشکار نیست پس از عرش و استواء و بالا بودن معنی ظاهری آن مراد است بغیر تشبیه و تمثیل و تاویل و تکلیف و تجسیم و این مذاهب صلف صالحین در تمام متشابهات است ، از امام مالک ، اوزاعی ، ثوری ، لیث ، شافعی ، احمد و اسحاق بن راهویه امام ابن ابوحنیفه و غیرهم قول مشهور امام مالک اینست که: (الاستواء غیر مجهول والکیف غیر معلوم والایمان به واجب والسوال عنده بدعة) از نعیم بن حماد (استاد بخاری) روایت است که کسی اللّه تعالٰی را متشابه به مخلوق ساخت پس کفر کرد و کسی که از یک صفت اللّه تعالٰی انکار کرد پس کفر کرد - و تفصیل زیاد این مسئله و سوال و جواب را در در فتاوی جلد (۵) و (۳) شیخ الاسلام و در کتاب الصواعق المرسله ابن قیم ببینید (يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ) این جمله به هردو طرف شامل است مراد از آن تصرف انقلابی زمانی است که آن در اختیار اللّه تعالٰی است (يَطْلُبُهُ حَثِيثًا) یعنی در میان چنین وقت نمی آید که نه شب باشد نه روز (مُسَخَّرَاتٍ) یعنی تابع آن حالاتی اند که اللّه تعالٰی اراده آن را دارد اشکار شدن ، پنهان شدن ، کسوف و خسوف آمدن دور شدن و نزدیک شدن وغیره (تَبَارَكَ) این صفت به اللّه تعالٰی خاص است همچنین لفظ مبارک با زیر (ر) به اللّه تعالٰی خاص است و مبارک با زبر (ی) به اللّه تعالٰی گفته شده نمی تواند - برکت گفته میشود به نفع پیدا کردن از آسمان از زمین از آفتاب و مهتاب و غیره و همچنان نفع را زیاد کردن و آفریدن آنرا صرف اللّه تعالٰی میکند پس آفریدگار نفع نیز اللّه تعالٰی است پس برکت دهنده صرف اللّه تعالٰی است -
[۵۵] این رد بر شرک در دعا است این افزود بر ماقبل است که مالک صاحب اختیار و برکت دهنده صرف اللّه تعالٰی است پس یا مدد گفتن و حاجت خواستن نیز بر او خاص است و در این آیت رکن و شرایط دعا ذکر است رکن اینست که خاص از پروردگار بخواهد و شرایط آن تضرع ظاهری و پنهانی خواستن و اعتداء نکردن (إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) دراین شرط سوم دعا به عبارت پنهانی است وَلَاتَعتَدُوا و إِنَّهُ لَا يُحِبُّ این علت آنست و اعتداء به تجاوز کردن از حدود شرعیه گفته میشود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>