قَالَ الْمَلَأُ ۳۸۱ الأنفال

إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ ﴿۱۱﴾ إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ ﴿۱۲﴾

آنگاه که پوشانید شمارا اللّه تعالی به پینکی به جهت ایمنی از نزد خود و بارانید بر شما از جانب آسمان آب را تا پاک کند شمارا به آن وببرد از شما الودگی (وسوسه) شیطان را وتا بیاورد محکمی بر دلهای شما و محکم کند به آن پایهای شما را ﴿۱۱﴾
وقتیکه وحی می فرستاد پروردگار تو بسوی ملائیک که من با شمایم پس استوار سازید کسانی را که ایمان آورده اند البته که می افگنم در دلهای کافران ترس را پس بزنید بر فوق گردن ها و بزنید از ایشان هر بند انگشتان ایشان را ﴿۱۲﴾

[۱۱] این علت چهارم است و طریقه های دیگر نصرت الٰهیه است و چهار فایده باران را ذکر کرده است - حاصل اینست که در میدان بدر بر صحابه کرام از سبب اندک بودن خوف آمد و دیگر آنکه شیطان وسوسه انداخت که همراه شما آب نیست و شما در ریگزار هستید پس شما چگونه جنگ خواهید کرد پس اللّه تعالٰی یک پینکی آورد که به ذریعه آن خوف را از ایشان زایل کرد - و باران بارانید به ذریعه آن پاکی حاصل شد و وسوسه شیطان زایل شد (النُّعَاسَ) خواب اندک که اثر آن به گرنگ شدن سر ظاهر میگردد (أَمَنَةً) به آن گفته میشود که سبب خوف موجود باشد ولی خوف زایل گردد و این معجزه و کرامت میباشد و امن آنرا میگویند که سبب خوف نیز زایل گردد اینجا که کافران برای مقابله آماده ایستاد بودند جنگ موجود است ولی خوف زایل شد زیرا أَمَنَةً ذکر کرد چنین در آیت (۱۵۴) سوره آلعمران نیز ذکر است آنجا یک طایفه را ذکر کرده است از سببی که در جنگ احد منافقان بودند ولی بر آنها نعاس نه آمد ودر غزوه بدر منافقان نیست پس در اینجا به همه خطاب کرد (لِيُطَهِّرَكُمْ) با وضو کردن و غسل کردن (رِجْزَ الشَّيْطَانِ) بی وضو بودن و جنابت یا آن وسوسه های که شیطان در دل مومنان می انداخت که نزد شما آب نیست پس ظاهر شد که شما برحق نیستید (لِيَرْبِطَ) ربط القلب نیز صفت اولیااللّه است در میان ربط و اطمینان فرق است با اطمینان سبب آن ذکر میباشد وبا ربط سبب آن ذکر نمیباشد و ربط عبارت است از استوار شدن دل در عقیده و دعوت و جهاد بغیر از کدام خوف (وَلِيَرْبِطَ) در این لام را ذکر کرد اشاره است که تعلق آن با نعاس و باران هر دو است (يُثَبِّتَ بِهِ) ضمیر ربط به قلب راجع است یا به آب باران -
[۱۲] این علت پنجم دعوی اول است حاصل اینست که اللّه تعالٰی ملائیک را در جنگ کردن به همراه شما شریک ساخت و از آن سبب غنیمت حاصل شد پس در آن اختلاف مکنید (فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا) یک تثبیت قولی بود مطلب آن اینست که مژده دهید مومنان را با مدد اللّه تعالٰی - تثبیت دوم آن عملی بود که ملائک حاضر شده بودند برای قتال مومنان بعضی ایشان را در شکل مردها دیدند و صداهای بعضی ایشان را می شنیدند ولی ایشان را نمی شناختند پیش از اخبار نبی کریم صل اللّه وعلیه وسلم تثبیت سوم به طریقه الهام است در دلهای مومنان (أَنِّي مَعَكُمْ) معیت آخرت است اشکار شد که ملائک نیز به نصرت آللّه تعالٰی محتاج اند و یک احتمال اینست که در این قولوا پنهان است بگوئید به مومنان از جانب اللّه تعالٰی که انی معکم (سَأُلْقِي) این تفسیر معکم است یا نتیجه فثبتوا است (الرُّعْبَ) مملو شدن دل از ترس به امید با مصیبت (فَوْقَ الْأَعْنَاقِ) مراد از آن حصه پشت سر گردن است یا همه سر است (بَنَانٍ) اینرا برای زدن از سبب خاص کرد که با آنها جنگ شده میتواند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>