وَاعْلَمُوا ۴۲۰ التوبة

وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ ﴿۴۶﴾ لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۴۷﴾ لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ ﴿۴۸﴾

و اگر اراده میداشتند بیرون شدن برای جهاد را هرآئينه آماده میکردند برای آن اسباب و لیکن ناپسند داشته اللّه تعالٰی برخاستن ایشان را (برای جهاد) پس باز داشت ایشان را (از بیرون برآمدن برای جهاد) و گفته شد بنشینید با نشستگان ﴿ ۴۶ ﴾
اگر بیرون میشدند در لشکر شما نمی افزودند در شما مگر نقصان و هرآئینه می تاختند در میان شما (به نمامی) میطلبند برای شما اختلاف را و در میان (لشکر) شما جاسوسان ایشان است و اللّّه تعالٰی داناتر است به ظالمان ﴿ ۴۷ ﴾
بیشک خواسته بودن ایشان فتنه را پیش از این و ساخته بودند در مخالفت تو بسیار مکرها تا که آمد حق و اشکار شد دین اللّّه تعالی در حالیکه ایشان بد میدانند ﴿ ۴۸ ﴾

[۴۶] در این آیت نیز تنبیه برای منافقین است که ایشان اراده جهاد را نیز ندارند و نه برای آن آمادگی میکنند از سببی که لفظ لو به نفی دلالت میکند و تیاری نکردن مخالفت از آن امری است که در آیت (۶۰) سوره انفال است و در این آیت دو صفات قبیحه منافقین است و بعد از (وَلَكِنْ) سه جمله دلیل است که معصیت های انسانها متعلق به اراده اللّه تعالٰی است (انْبِعَاثَهُمْ) رفتن برای جهاد به اراده صحیح نبود و به کهالت بود از این سبب به این لفظ تعبیر شد با لفظ خروج تعبیر نکرده است (قِيلَ) این قول تقدیر الٰهی است یا قول رسول و صحابه برای منافقین است مراد از (قَاعِدِينَ) کورها و لنگ ها و زنان و اطفال اند -
[۴۷] در این آیت دلداری برای مومنان است برای باقی ماندن منافقان از جهاد و تنبیه به منافقین به ذکر پنج صفات قبیحه آنهاست و این علت برای كَرِهَ اللَّهُ آه است یعنی در بیرون شدن ایشان بسیار مفاسد است (إِلَّا خَبَالًا) که در ماقبل لفظ شیئاً مقدر شود پس استثناء متصل است و اگر خیرا مقدر شود پس استثناء منقطع است توجیه اول بهتر است (الْفِتْنَةَ) مراد از آن اختلاف و از جهاد بازداشتن و از دین برگشتاندن است (وَفِيكُمْ) در این مراد آن منافقین اند که در سفر تبوک برای جاسوسی شریک بودند -
[۴۸] در این نیز تنبیه به منافقین به ذکر سه صفات قبیحه آنهاست و این دلیل برای لزوم آن مفاسدی است که در آیت پیش ذکر است (لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ) در این اشاره برای اشکار کردن منافقت در غزوه های پیش است مانند غزوه احد و غزوه احزاب (وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ) یک مطلب آنست که ایشان برای قتل کردن پیغمبر وقت به وقت تدابیر کرده بودند -