يَعْتَذِرُونَ ۴۶۲ يونس
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿۳۵﴾ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۳۷﴾
بگو آیا هست از مددگار شما کسیکه راه نماید بسوی حق (نیست) بگو اللّه تعالٰی راه می نماید بسوی حق آیا هر که راه نماید بسوی حق سزاوارتر است تا آنکه پیروی کرده شود یا کسیکه خود راه نمی یابد مگر آنوقت که راه کرده شود او را پس چه دلیل است شما را چگونه فیصله میکنید بدون دلیل ﴿ ۳۵ ﴾
و پیروی نمیکنند (در شرک کردن) بیشتر از این مردمان مگر گمان را بدرستیکه گمان نفع نمیدهد از حق چیزی هرآئینه اللّه تعالٰی داناست به آنچه میکنند ﴿ ۳۶ ﴾
و نیست این قرآن که ساخته شود از جانب بغیر از اللّه تعالٰی لیکن (نازل شده است) برای تصدیق آن کتاب های که پیش از این است و تفصیل برای احکام فرض شده نیست هیچ شکی در آن از جانب پروردگار عالم هاست ﴿ ۳۷ ﴾
[۳۵] این نیز رد بر مشرکین است که شرکاء شما به حق رساندن نمیتوانند به حق رساندن صرف اللّه تعالٰی میتواند پس ایشان را به چه وجه شریکان اللّه تعالٰی ساختید - در آیت پیش رد است بر مشرکین بالعباد الصالحین و برشرک فی الا لوهیة ودر این آیت رد است بر شرک فی الحکم که مشرکین بالاحبار و الرهبان اند یعنی شریکان شما که پیران و ملایان گمراه اند به طرف حق هدایت کرده نمیتوانند بلکه ایشان در اهتداء محتاج اللّه تعالٰی اند و دلیل بر آن لفظ أَنْ يُتَّبَعَ است از سببی که هدایت و پیروی در شان بتان مناسب نیست (إِلَى الْحَقِّ) و در لِلْحَقِّ فرق آنست که مراد از اول به جانب حق راه را نشان دادن است و مراد از دوم به راه حق روان کردن است - این چنین در تفسیر هدایت در سوره فاتحه گذشته است - باز نوع اول را مخلوق میتواند و نوع دوم را مخلوق نمی تواند از این سبب با شرکاء اِلیَ و با اللّه تعالی لام را ذکر کرد (كَيْفَ تَحْكُمُونَ) یعنی پیروی دین اللّه تعالٰی را میگذارید و پیروی گمراهان را میکنید -
[۳۶] در آیت پیش تنها رد بر تقلید گمراهان بود که این کار اهل ضلالت است حالا رد میکند بر پیروی گمان که این نیز کار گمراهان است که دلیل نزد ایشان تنها گمان است دلیل یقینی نزد ایشان نیست و با گمان یقین ثابت شده نمی تواند (أَكْثَرُهُمْ) اکثر را از سببی گفت که بعضی بر (هوا) (خواهش) روان میباشند - و اکثر بر ظن روان میباشند یا مراد از اکثر کلان های ایشان است چنان خازن ذکر کرده است حاصل آنست که این مشرکان معبودان خود را شفعاء می دانند و پرستش ایشان را میکنند این ظن است از سببی که در وحی بر آن هیچ دلیلی نیست اینجا مراد از ظن شک است (اخبار بدون دلیل) یا مراد از ظن دلیل ظنی است اگر چه شرعی باشد و مراد از حق عقیده است و به دلیل ظنی شرعی دیگر احکام ثابت میگردد لیکن عقیده بر آن ثابت نمیگردد و این چنین در آیت (۲۸) سوره نجم ذکر است -
فایده: این آیت دلیل بر آن است که دلایل ظنی در باب عقیده کافی نمی باشد چنین در تفسیر قرطبی نوشته است -
[۳۷] در این آیت صدق قرآن پاک با ذکر پنج صفات آن است اول اینکه این افتراء نیست دوم اینکه تصدیق کننده کتابهای پیش است سوم اینکه تفصیل احکام ضروری است ، چهارم اینکه بدون شک است ، پنجم اینکه از جانب اللّه تعالٰی است و ربط آن با آیت پیش این است که ظنیات را بگذارید وبه دلیل یقینی بیائید که قرآن کریم است (تَصْدِيقَ) پیش از آین لفظ کان یا انزل پنهان مراد است -