يَعْتَذِرُونَ ۴۶۴ يونس

وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۴۱﴾ وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۲﴾ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿۴۳﴾

و اگر ایشان تکذیب میکنند ترا پس بگو مراست پاداش عمل من (که دعوت حق است) و شماراست پاداش عمل شما (که انکار است) شما بیزارید از آنچه من میکنم و من بیزارم از آنچه شما میکنید ﴿ ۴۱ ﴾
و از ایشان کسانی اند که گوش می نهند بسوی تو آیا تو شنوانده میتوانی کران را و حال آنکه عقل ندارند ﴿ ۴۲ ﴾
و بعضی از ایشان کسانی اند که می نگرد بسوی تو آیا پس تو راه می نمائی کوران را و حال آنکه نمی دانند ﴿ ۴۳ ﴾

[۴۱] در این دلداری به پیغمبر است مطلب آنست اگر ایشان سخن شمارا قبول نمی کنند پس از ایشان اعلان برائت کن و چون در آیت مقصد تخصیص هر شخص به جزای عمل آنست پس تعلق آن به آیت قتال هیچ نیست پس قول بعضی مفسرین صحیح نیست که میگویند که این آیت منسوخ است به آیت های قتال -
[۴۲] در این آیت نیز تنبیه به منکرین است که ایشان به قرآن گوش می نهند لیکن از دل گوش نمی نهند ودر این دلداری به پیغمبر است (وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ) پیش از این تقدیر عبارت آنست که شخص کر عقل دارد باز هم سخن را نمی شنود پس چون بی عقل نیز باشد چطور سخن را خواهد شنید (يَسْتَمِعُونَ) این استماع (شنیدن) به قصد اعراض و استهزاء کردن است (الصُّمَّ) در این تنبیه ضدیان به کران است مانند کر نیز نمی شنود پس نفع گرفته نمیتواند پس ایشان نیز چنان نمی شنوند که از آن فایده بگیرند -
[۴۳] در این آیت نیز تنبیه به منکرین است که ایشان به چشم های ظاهری بسوی تو می نگرند برای ترساندن تو لیکن چشم های دل شان کور است و مدر این نیز دلداری به پیغمبر است در این دو آیت تشبیه کافران را به کران و کوران داده است چنانچه کر هیچ نمی شنود و کور هیچ نمی بیند چنین این کافران از حق کر و کور اند (وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ) تقدیر عبارت چنان است که کور چیزی نمی بیند اگر چه بصیرت دل آن باشد و چون بصیرت دل آن نیز نباشد پس او چه خواهد دید -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>