يَعْتَذِرُونَ ۴۶۸ يونس
وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۵۴﴾ أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۵۵﴾ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۵۶﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾
و اگر باشد هر نفسی را که ظلم کرده است آنچه در زمین است هرآئینه فدیه دهد آنرا و می پوشند پشیمانی خود را وقتیکه که ببینند عذاب را و فیصله کرده شود میان ایشان به انصاف و بر ایشان هیچ ظلم کرده نشود ﴿ ۵۴ ﴾
آگاه باش یقیناً خاص اللّه تعالٰی راست اختیار آنچه در آسمانها است و در زمین است اگاه باش یقیناً وعده اللّه تعالٰی یقینی است و لیکن اکثر از مردم نمیدانند ﴿ ۵۵ ﴾
خاص اللّه تعالٰی زنده میکند و میمیراند و خاص بسوی او باز گردانیده میشوید ﴿ ۵۶ ﴾
ائ مردمان به تحقیق آمده است به شما پندی از پروردگار شما و شفا مر آن مرض های را که در سینه هاست و هدایت و رحمت است مومنان را ﴿ ۵۷ ﴾
[۵۴] در این آیت نبز ترس اخروی است چون قیامت قایم شود مشرکان نه به فدیه دادن نجات خواهند یافت و نه به پشیمان شدن -
فایده: لفظ اسّرو ، از اضداد است ، یعنی این دارای دو معنی است که باهم ضد اند - یک معنی این است که پنهان خواهند کرد این کلانهای مشرکین پشیمانی خود را از پیروان خود لیکن این زمانی است که به آتش داخل نشده باشند - معنی دوم این است که اشکار خواهند کرد ایشان پشیمانی را زیرا که ایشان عذاب را میبینند و هیبت بالای ایشان می آید (لَافْتَدَتْ بِهِ) بعد از این ماتقبل منها (قبول نمی شود) پنهان است چنانچه در آیت (۹۱) سوره العمران و در آیت (۴۱) سوره مایده است -
[۵۵] از اینجا حصه دوم سوره است الی آیت (۷۰) در ابن رد شرک فعلی است همچنین رد است بر اتخاذالولد و دلایل عقلی است که کارساز و غیب دان صرف اللّه تعالٰی است و ترغیب به قرآن کریم است و بشارت به اهل ایمان است - این آیت (۵۵) دلیل عقلی است که متصرف هر چیز اللّه تعالٰی است - و در جمله دوم آن اثبات بعث البعد الموت است و مراد از (وَعْدَ اللَّهِ) این است که در سه آیت های گذشته است و (لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) نیز دلالت میکند به قبول نکردن فدیه -
[۵۶] این دلیل عقلی است صاحب اختیار زندگی و مرگ اللّه تعالٰی است و در جمله آخری اثبات قیامت است -
[۵۷] در این آیت ترغیب به قرآن پاک است چون پیش ذکر عذاب و قیامت کرده شد پس برای نجات آن ذریعه را ذکر کرد که قرآن است و چهار صفات قرآن را ذکر کرده است اول موعظه ، یعنی منع کننده از اخلاق بد وعظ تنبیه است که با تخویف باشد (خازن) دوم شفا یعنی علاج امراض دل شرک و نفاق و شک و بغض وغیره و به این هردو صفات تخلیه گفته میشود - وسوم هدی است یعنی نشان دهنده عقاید و اعمال نیکو - سوم رحمت است یعنی نرم کننده دل است و نزول رحمت الهی برای اهل ایمان است و به این هر دو صفات تحلیه و تجلیه گفته میشود -
فایده:چون ضروری اولاً دفع ضرر میباشد و آن در موعظة و شفا میباشد پس آنها را مقدم کرد به صفات نفع دادن که آن هدیٰ و رحمة است و صفات دفع ضرر نیز دو نوع است یکی اینکه از ضرر منع میکند دیگر آنکه ضرر موجود را دفع میکند پس به اول اشاره است به موعظة و به دوم اشاره است به شفا -