وَمَا مِنْ دَابَّةٍ ۵۰۶ هود

وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿۷۱﴾ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۷۲﴾

و زن او ایستاد بود پس خوش شد پس مژده دادیم او را به اسحاق علیه السلام و بعد از اسحاق علیه السلام به یعقوب علیه السلام ﴿ ۷۱ ﴾
گفت او ائ های تعجب است ایا من بچه خواهم زاد و من پیر زنم و این شوهر من است کلان سال هرآئینه این کار عجیب است ﴿ ۷۲ ﴾

[۷۱] (وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ) یعنی پس پرده برای خدمت مهمانان ایستاد بود به دلیل این قول فاقبلت امراته ، آیت (۲۹) سوره ذاریات یعنی از پس پرده روبرو آمد چون دانست که ایشان ملائیک اند - (فَضَحِكَتْ) از این خنده مراد نیست زیرا که خنده کردن زن حیاناک در مجلس کلان مناسب نیست پس مراد از آن خوش شدن است - سوال: از آیت (۲۹) سوره ذاریات اشکار است که مژده پسر داده شد پس بعد از آن روبرو آمد و از اینجا اشکار میگردد که مژده بعد داده شد - و سوال دیگر اینست که بشارت داده شد پس سبب ضحک چه بود؟ جواب اول اینست عکرمه و مجاهد میگویند که معنی حاضت (حیض) است یعنی اگر چه پیر بود لیکن حیض آن آغاز شد این دلیل ولادت بود پس به سبب خوشی ضرورتی نیست پس مژده ولد داد بعد روبرو آمد در تعجب شد جواب دوم اینست فراء میگوید در آیت پیش شدن و عقب شدن است یعنی بشارت داده شد و بعد خوش شد - جواب سوم اینست که چون ملائیک اول بشارت به ابراهیم علیه السلام داد (چنانچه در آیت (۲۸) سوره ذاریات است) پس زن آن از پس پرده شنید پس خوش شد فکر میکرد که از زن دیگر پیدایش ولد خواهد شد بعد ملائیک برای او بشارت ولد را داد - سوال: از سوره حجر و ذاریات اشکار میگردد که بعد از بشارت بالولد و بعد از ازاله خوف ابراهیم علیه السلام از ایشان پرسان کرد ما خطبکم پس این خبر اهلاک قوم لوط را داد و در این سوره اشکار گردید که (لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ) یعنی آیا برای ازاله خوف ایشان این لفظ را گفته اند؟ جواب اینست که اینجا در عبارت اختصار است یعنی اول ازاله خوف را به بشارت ولد کرد و باز برای تاکید ازاله خوف بعد از سوال ابراهیم علیه السلام با ما خطبکم خبر اهلاک قوم لوط را داد -
[۷۲] (يَا وَيْلَتَى) این کلمه در وقت تعجب استعمال میگردد - و این زن سارا بنت هاران بود ، دختر کاکای ابراهیم علیه السلام (عَجِيبٌ) این به اعتبار عادت عجیبه بود نه به اعتبار قدرت اللّه تعالٰی -