ls
وَمَا أُبَرِّئُ ۵۴۳ يوسف
قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۶۴﴾ وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ ﴿۶۵﴾
گفت او آیا اعتبار کنم بر شما در باره او مگر چنانکه اعتبار کرده بودم شما را در باره برادر او پیش از این پس اللّه تعالٰی بهتر نگهبان است و او مهربان ترین مهربانان است ﴿ ۶۴ ﴾
و چون بکشادند بارهای خود را و یافتند قیمت های خود را که بازگردانیده شده به ایشان گفتند ائ پدر ما دیگر چه میخواهیم این است قیمت ما باز گردانیده شده بسوی ما و غله بیاوریم برای خانه خود و حفاظت کنیم برادر خودرا و زیاده آریم بار یک شتر این آذوقه (پیمانه) اندک است ﴿ ۶۵ ﴾
[۶۴] مراد این آیت است که یعقوب علیه السلام مطالبه آنها را مجبوراً پذیرفت ازسبب ضرورت غله یا از این سبب که برادران او با این برادر مانند یوسف علیه السلام حسد نمی کردند - و قیاس به واقعه گذشته کرد که درباره یوسف علیه السلام بر شما اعتماد کرده بودم پس حالا نیز همچنین اعتماد بر شما میکنم لیکن پیش اعتماد بر حفاظت شما کرده بودم و حالا بر خفاظت اللّه تعالٰی اعتماد و باور میکنم -
[۶۵] چون از طرف پدر برای ایشان تسلیت حاصل شد - پس بار را بکشودند و قیمت را بازیافتند پس خوشی کردند و گفتند (مَا نَبْغِي) یک توجیه اش اینست که ما احسان بیشتر از این نمی خواهیم زیرا که برای ما غله را تمام داده است - و قیمت آنرا نیز باز گردانیده است به این توجیه مَا، استفهام تعجب است ، توجیه دوم اینست که ای پدر ما قیمت دیگر از تو نمی خواهیم این باز گردانیده شده برای ما کافیست به این توجیه مابرای نفی است (ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ) ذالک به کیل برادر اشاره است که این بر پادشاه کار سهل است یا اشاره به همه آذوقه است که ایشان آورده اند و یسیر به معنی اندک است -