سُبْحَانَ الَّذِي ۶۵۲ بنی إسرائيل
انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا ﴿۲۱﴾ لَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَخْذُولًا ﴿۲۲﴾ وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾
ببین چگونه برتری داده ایم بعضی ایشانرا بر بعضی و هرآئينه در آخرت درجات بزرگتر است و فضیلت بزرگتر است ﴿۲۱﴾
مساز با اللّه تعالٰی سزاوار پرستش دیگری را پس بنشینی نکوهیده شرمنده ﴿۲۲﴾
و فیصله کرده پروردگار تو که مپرستید بجز اللّه تعالٰی دیگری را و بکنید با پدر و مادر نیکوکاری اگر برسد در زندگی تو به کلان سالی یکی از این هرذدو یا هر دو ایشان پس مگو مر ایشانرا به قدری اف و پرخاش مکن با ایشان و بگو مر ایشانرا سخن نیکو ﴿۲۳﴾
و پست کن بر ایشان بال تواضع را از جهت شفقت و بگو ائ پروردگار من رحم کن بر ایشان چنانچه پرورش کردند مرا در خورد سالی ﴿۲۴﴾
[۲۱] در این آیت ذکر این خبر است که عطاء اللّه تعالٰی در دنیا به طریقه مساوات نیست بلکه به طریقه فرق است (وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ) در این اشاره است که ترقی دنیا را طلب کردن بکار نیست بلکه طلب آخرت به کار است - و در اسم تفصیل أَكْبَرُ اشاره است که در دنیا نیز تفاوت است لیکن تفاوت آخرت بسیار زیاد است -
[۲۲] از این آیت آغاز میگردد ذکر آن سه چیز که به آن عذاب دفع میگردد و این امور سبب حصول درجات آخرت است که اول در آن دوری از شرک است و در این منع از شرک الالوهیت است (مَذْمُومًا) برای کسی گفته میشود که بدی و عیوب او گفته شده میتواند و (مَخْذُولًا) برای کسیکه گفته میشود که در هنگام ضرورت دوست و مددگار او نباشد پس مشرک در روز قیامت به حالتی میشود که نه اللّه تعالٰی او را مدد میکند و نه معبودان ایشان و (فَتَقْعُدَ) دلالت میکند که این حالت او همیشه خواهد بود از سببی که قعود به محکم بودن دلالت میکند و همچنان اشاره است که مردم مذموم و مخذول طاقت شنیدن را ندارند -
[۲۳] در این آیت اول رد بر شرک فی العبادت است و این علت با همراه آیت گذشته است (وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا) ازاینجا امر دوم برای دفع عذاب است که او احسان کردن به مخلوق اللّه تعالی است و در این آیت سه اداب است و احسان کردن با والدین را متصل با توحید اللّه تعالی ذکر کرده است اینجا و در آیت (۸۳) سوره بقره و در آیت (۳۶) سوره نساء یک وجه او اینست که اشکار گردد که در پرستش اللّه تعالی مادر و پدر را نیز شریک نسازید بلکه با آنها صرف احسان کنید - وجه دوم اینست که حق مادر و پدر این نیست که در شرک و گناه اطاعت آنها کرده شود بلکه حق آنها احسان کردن است و سه طریقه احسان است اول اینکه خیر ایشانرا تلاش کنید با دعوة الی الحق مانند ابراهیم علیه السلام و طریقه دوم اینست که خدمت ایشان را بکن و طریقه سوم خرچ کردن مال بر ایشان است (وَلَا تَنْهَرْهُمَا) ابن کثیر گفته است که مراد از این دست بالا کردن بر ایشان است و صدور فعل قبیح است (فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ) اُف آوازی است که از دهان صادر میگردد در هنگام بد دانستن یک چیزی پس مراد از اُف هرکلام نامناسب است که سبب خفگی مادر و پدر باشد -
[۲۴] (وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ) دراین آیت دو آداب است واین کنایه از شفقت و رحمت باایشان است مانند که درآیت (۲۸) سوره حجرات ذکر شده است و دراینجا لفظ الذُّلِّ را ذکر کرده است زیرا دراینجا معنی طاعت و خدمت مراد است و در (مِنَ الرَّحْمَةِ) اشاره است که این طاعت وخدمت از جهت رحم دل باشد نه از ریاء ونه از عادت (وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا) دراین اشاره است که فرزند حق مادر وپدر را ادا کرده نمی تواند پس این دعا قایم مقام اوست -