قَالَ أَلَمْ ۷۵۲ طٰهٰ
كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْرًا ﴿۹۹﴾ مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا ﴿۱۰۰﴾ خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا ﴿۱۰۱﴾ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿۱۰۲﴾ يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿۱۰۳﴾ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا ﴿۱۰۴﴾ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا ﴿۱۰۵﴾
چنین بیان میکنیم بر تو بعضی از خبرهای آنچه گذشته است و هرآئينه دادیم ترا از نزد خود یاداشت (قرآن) ﴿۹۹﴾
کسیکه روی بگرداند از آن پس هرآئينه او برمیدارد روز قیامت بار گناه را ﴿۱۰۰﴾
جاویدان اند در آن و بد است برای شان در روز قیامت بار کلان ﴿۱۰۱﴾
روزی که دمیده شود در صور و جمع کنیم مجرمان را در این روز سبز چشم ﴿۱۰۲﴾
آهسته آهسته میگویند در بین ایشان که درنگ نکردید شما مگر ده روز ﴿۱۰۳﴾
ما خوب اگاه ایم به آنچه میگویند چون گوید هوشیار ایشان در رائی درنگ نکردید شما مگر یک روز ﴿۱۰۴﴾
و (اگر) بپرسند ترا در باره کوها پس بگو متلاشی میکند آنها را پروردگار من متلاشی کردنی ﴿۱۰۵﴾
[۹۹] از این آیت الی اخیر حصه دوم سوره است - در این تخویف اخروی است تفصیلاً با شانزده وجوح و بشارت است در (۱۱۲،۱۰۹) ، و ترغیب به قرآن است و شجاعت دادن است به بیان کردن توحید و باز واقعه آدم علیه السلام با ابلیس است برای نجات یافتن از نسیان باز تخویف اخروی است و تخویف دنیوی است باز آداب برای دعوت است با همراه مسئله توحید باز زجر است و بیان حکمت فرستادن رسول است و در آیت اخری تخویف است - در این آیت تشجیع دادن است به همراه واقعات پیغمیران اجمالاً که در همه آن واقعات تذکیر و تشجیع مقصد است به او تذکر گفته میشود همچنین ذکر به معنی وحی و قرآن است (أَنْبَاءِ) مراد از آن سخن های کلان کلان است همه جزئیات قصه را ذکر نکرده است -
[۱۰۰ الی ۱۰۴] در این آیت تخویف اخروی برای اعراض کنندگان از ذکر قرآن است - (وِزْرًا) به بار کلان گفته میشود - و حِمْلًا مطلق به بار گفته میشود (زُرْقًا) به خاکی بودن چشم گفته میشود به همراه سیاه بودن روی و در معنی دوم زُرْقًا به کورها گفته میشود و در معنی سوم زُرْقًا به تشنگان گفته میشود (إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا) مطلب این است که مشرکان عام از جهت هیبت زیاد زندگی دنیا را ده روز می شمارند ، و کلان های ایشان از سبب بسیار هیبت یک روز می شمارند ، عَشْرًا را از جهتی گفت که این حد آخری جمع قلت است (أَمْثَلُهُمْ) بهتر و هوشیار آنها به نزد هوشیاران صرف یک روز از سببی است که به هر اندازه هوشیار باشد پس احساس هیبت بر آن بیشتر میباشد و که غافل و بی خرد باشد ، هیبت بر آن کم میباشد و مطلب همه این است که زمانه و عمر ما کم بود پس ما در کفر و شرک کردن معذور هستیم و این عذر خلاف از واقع است -
[۱۰۷،۱۰۶،۱۰۵]این نیز به تخویف اخروی تعلق دارد و در این حال میدان حشر را بیان میکند برای به نابود شدن کوها از روی زمین -
فایده: در قرآن کریم در جاهای که يَسْأَلُونَكَ ذکر است در جواب آن فا را نیاورده است در این آیت آورده است وجه این است که در این آیت (ان) شرطیه مراد است یعنی اگر این مردم در باره کوها پرسان کنند پس تو چنین جواب بده - پس معلوم شد که منکرین این پرسان را تا هنوز نکرده بودند و در جاهای که (فا) نیست آن پرسان ها واقع شده بودند - مقصد در این جواب وهم منکرین است اگر ایشان بگویند قیامت چگونه قایم میشود از سببی کوها بسیار کلان و سخت است اینها چگونه فنا خواهند شد پس جواب ایشان به تفصیل شد (فَيَذَرُهَا) این ظاهراً دلالت میکند که زمین همه فنا نمی شود بلکه هیئت و شکل آن تبدیل میگردد این قول را بسیار علماء پسندیده است یا ضمیر ها راجع است به آن زمین دیگری که بعد از فنا این زمین پیدا میشود و این قول علماء دیگر است -