اقْتَرَبَ ۷۷۴ الأنبياء
قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۵۴﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿۵۵﴾ قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾ وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿۵۷﴾ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾
گفت ابراهیم علیه السلام هرآئينه بودید شما و پدران شما در گمراهی اشکار ﴿۵۴﴾
گفتند آیا آوردی به ما حق را یا تو از شوخی کنندگانی ﴿۵۵﴾
گفت بلکه پروردگار شما پروردگار آسمانها و زمین است آن ذاتی که از اول آفریده ایشان را و من بر این شما را از خبر دهندگانم ﴿۵۶﴾
و قسم به اللّه تعالٰی هرآئينه چاره کنم معبوادن شما را بعد از آنکه رفتید پشت گردانیده ﴿۵۷﴾
پس گردانید آنها را پاره پاره بغیر کلان آنها تا ایشان بسوی او رجوع کنند ﴿۵۸﴾
[۵۴] لفظ انتم دلیل است که به همراه تقلید باطل مقلد نیز گمراه شد این سبب نجات نیست - ابن کثیر گفته است حاصل این است که از آباء شما نیز دلیل میخواهیم مثل که از شما میخواهیم -
[۵۵] یعنی آیا تو به دلیل سخن میگویی و یا سخن عبث (بدون دلیل) میگویی یعنی برای ما دلیل را نشان بده -
[۵۶] یعنی نزد من دلیل بر توحید اللّه تعالٰی است یکی اینکه او مالک آسمانها و زمین است - دوم اینکه خالق آنها است - و توحید ربوبیت مستلزم است برای توحید الوهیت شرعاً و عقلاً - مراد از (الشَّاهِدِينَ) بیان کننده با دلیل است -
[۵۷] ابراهیم علیه السلام بعد از دعوت زبانی به مجاهده عملی انتقال کرد از جهت وثوق (اعتماد) زیاد براللّه تعالٰی و از جهت غیرت بسیار بر دین و سبب دیگر این نیز شده متیواند که قوم ابراهیم علیه السلام به دعوت هیچ توجه نمیداد پس این عمل را از این سبب کرد که آنها به او توجه کنند و ایشان را بر توحید خوب اگاه کند مانند در آیت بعدی یک توجیه إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ این است - و این قسم را ابراهیم علیه السلام با خود پنهان گفته بود - یا بعضی از ایشان شنیده بودند مراد از (مُدْبِرِينَ) اینکه شما برای میله خود بروید و آستانه معبودان شما خالی شود از سببی که ایشان برای جشن سالانه ایشان یا عرس میرفتند و ابراهیم علیه السلام از ایشان به عذر سقیم باقی ماند -
[۵۸] بعضی حصه های این واقعه در سوره صافات ذکر شده است در (كَبِيرًا) اشاره است که آنها معبودان خود را به تفاوت ساخته بودند بعضی خورد و بعضی بزرگ یا اینکه بعضی را ذمه دار کار های خورد میدانستند و بعضی را برای برآوردن حاجت های بزرگ میدانستند (لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ) یک معنی این است که این کار را از سببی کرد که ایشان به دین ابراهیم علیه السلام یابه دعوت آن رجوع کنند و به او گوش نهند - معنی دوم این است که این کلان را از سبب باقی گذاشت که ایشان به این کلان رجوع کنند و از او پرسان کنند (پس جهل ایشان خوب اشکار خواهد شد) -