اقْتَرَبَ ۷۷۵ الأنبياء

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۹﴾ قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۰﴾ قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾ قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾

گفتند که کرد این کار را با معبودان ما هرآئينه او از ظالمان است ﴿۵۹﴾
گفتند شنیدیم جوانی را که بدی ایشان را میگفت که میگویند او را ابراهیم علیه السلام ﴿۶۰﴾
گفتند بیارید او را پیش روی چشم مردم تا ایشان تماشا کنند ﴿۶۱﴾
گفتن آیا تو کرده ئی این کار را به معبودان ما ائ ابراهیم علیه السلام ﴿۶۲﴾
گفت بلکه کرده کلان ایشان که این است پس بپرسید از ایشان اگر سخن گفته میتوانند ﴿۶۳﴾

[۵۹] اینها از جهت عقیده باطل خود به موحد ظالم گفتند و تفتیش و بحث عمل کننده را آغاز کردند -
[۶۰] این جواب آن کسانی است که ایشان از ابراهیم علیه السلام قال لاکِیدنَّ شنیده بودند و مراد از (يَذْكُرُهُمْ) نیز این قسم است با لاکیدن یا این جواب از جانب همه است که ابراهیم علیه السلام عیوب و نقصانات این معبودان را ذکر میکرد چنان اشکار میگردد که این کار را او کرده باشد - و مراد از يَذْكُرُهُمْ دشنام دادن و عیوب بیان کردن است و (فَتًى) دلیل است که ابراهیم علیه السلام در عمر جوانی بود یا اینکه این کار اهل قوت و زور است -
[۶۱] مراد از (يَشْهَدُونَ) شهادت مردم است برای اثبات این دعوی یعنی ایشان در قانون خود برای اثبات دعوی گواهی را لازم میشمردند چنانچه شرعاً نیز این حکم است - یا مراد این است که مردم برای سزای او حاضر شوند تماشا کنند که عبرت بگیرند و این مقصد ابراهیم علیه السلام بود چنانچه پیش ذکر شد -
[۶۲] اول پرسان از او از سببی میکنند اگر او اقرار کند برای شهادت ضرورتی نخواهد بود از سببی که مدعی الیه به اقرار گرفته میشود -
[۶۳] در حدیث صحیحین و ترمذی ذکر شده است که این لفظ ابراهیم علیه السلام از کذبات (یعنی معاریض و توریه) است یعنی دو معنی دارد یکی معنی ظاهری مطابق فهم مخاطبین و معنی دیگر موافق مراد متکلم و این نوع کلام کذب (دروغ) نیست از سببی که دروغ گناه است و انبیاء علیهم السلام از گناهان پاک اند چنانچه این قول را امام رازی کرده است و به این روایت بالمعنی گفته میشود - یا اطلاق کذب به اعتبار ظاهر است فقط مجازاً ، نه به معنی حقیقی آن و دلیل برآن قول ابراهیم علیه السلام برای زن خود است بعد از قول آن (انک اختی) اختی فی کتاب اللّه - در این جمله توضیحات زیاد است - توجیه اول که فعل کبیر را مطلق و مشروط کرده است بانطق دیگر معبودان و ایشان که از نطق عاجز اند پس شرط موجود نشد - پس دراین حجت است برای رد شرط آنها و در ضمن اقرار است بر خود که این را من کرده ام - توجیه دوم این است که بل به معنی استفهام است یعنی آیا کرده است این را این کلان - پس ضمناً اعتراف است - توجیه سوم این است که فاعل فعله محذوف است واین حذق بغیر از قائمقام جایز است به نزد کسائی - واز كَبِيرُهُمْ جمله از سر آغاز است - توجیه چهارم مراد از کَبِیر به نزد ابراهیم علیه السلام اللّه تعالٰی است و این قوم نیز به کبریای اللّه تعالٰی قایل بود چنانچه شعرانی در الیواقیت والجواهر ذکر کرده است یعنی این کار را اللّه تعالٰی کرده است (یعنی نبی به امر اللّه تعالٰی کرده است) -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>