قَدْ أَفْلَحَ ۸۴۸ النور

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۳﴾

و خود را پاک نگهدارند کسانی که نمی یابند نکاح را تا آنکه توانگر گرداند ایشان را اللّه تعالٰی از فضل خود و کسانی که میخواهند مکاتب شدن از آن کسانیکه مالک شده دستهای راست شما بر ایشان پس مکاتب سازید ایشان را اگر بدانید در ایشان نیکی را (ایمان) و بدهید ایشان را از مال اللّه تعالٰی آنچه که داده است شما را و مجبور مکنید دختران خود را به بدکاری (و از نکردن نکاح) اگر میخواهند ایشان پاکدامنی (نکاح کردن) برای اینکه میطلبید اسباب زندگانی دنیا را وهر که مجبور کند ایشان را پس هرآئينه اللّه تعالٰی بعد از جبر برایشان آمرزنده مهربان است ﴿۳۳﴾

[۳۳] ابتداء این آیت به آیت پیش تعلق دارد مطلب این است که یک کس توان نکاح را ندارد از جهت فقیری یا از جهت اسباب دیگر عفت و پاکدامنی خود را برباد نکند و در حدیث صحیح طریقه آن را گفته است به گرفتن روزه فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ باز در این آیت ادب نهم است برای بسته کردن اسباب بدکاری - حاصل این است که در معاشره که غلامان و کنیز بسیار باشند در آن بدکاری بسیار بوجود می آید از سببی که خود ایشان توان و اختیار نکاح را ندارند و مولای ایشان در فکر نکاح ایشان نیستند لذا دین اسلام برای کم ساختن غلامان و کنیزها طریقه های مختلف را نشان میدهد (۱) آزاد کردن بدون کدام شرط بسیار ثواب دارد (۲) در کفاره گناهان آراد کردن (۳) به مدبّر کردن (۴) به مکاتب کردن چون انسان حریص است در عوض مال میخواهد از این سبب در این آیت امر آزاد کردن را به همراه کتابت میدهد که این یک طریقه ادنیٰ آزاد کردن است - کتابت به این گفته میشود که باطلب کردن غلام و کنیز یا بغیر طلب کردن مولٰی ایشان برای ایشان بگوید که این اندازه پول در قسط ها بیاور تو آزاد میشوی وقتیکه آن قسط ها را کامل ادا کند آزاد میشود - در این نوشتن معاهده و قسط ها بکار است به این سبب برای آن کتابت گفته میشود (خَيْرًا) مراد از این ایمان است و با آن قدرت او در کسب مال است و صلاحیت و تقویٰ (وَآتُوهُمْ) در این مسلمانان عام مخاطب است که آنها با او با دادن صدقه و زکوة امداد کنند و مولا نیز در این خطاب داخل است که با او امداد مالی کند - (وَلَا تُكْرِهُوا) این ادب دهم است یعنی دختران و خواهران را از نکاح منع کردن یا کنیز خود را با زنا برای کسب مال مجبور کردن سبب بدکاری بزرگ است از این خود را نگهداشتن فرض است - در آیت دو تفسیر است اول اینکه مراد از فتیات کنیزان اند و مراد از بغاء زنا است مراد از تحصناً خود را نگهداشتن از بدکاری است مراد از (عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا) اجرت زنا است یعنی جبر مکنید بر کنیزان خود برای کردن زنا ، تا با این ذریعه مال کمایی کنید وقتیکه ایشان پاکدامنی میخواهند ، در این معنی اشکال این است إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا شرط است پس از شرط معلوم مگیردد که پاکدامنی نمیخواهد پس بر ایشان اکراه زنا کردن جایز است؟ جواب اول این است اِن به معنی اِذ است ، جواب دوم این است که اکراه وقتی می آید که ایشان تحصن میخواهند وقتیکه این کنیزها به زنا رضاء باشند پس معنی اکراه در آن نمی آید - تفسیر دوم این است که مراد از فتیات دختران و خواهران اند و مراد از بغاء نکاح نکردن است و مراد از تَحَصُّنًا نکاح کردن است و مراد از عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا گرفتن مال به عوض نکاح به نام مهر یا به طریقه رواج است یعنی اگر شخص ثروتمند از او دختر یا خواهر را نمی طلبد و برای او مال بسیار نمی دهد او دختر یا خواهر خود را به نکاح دیگری نمیدهد و این سبب کردن گناهان او میگردد -