وَقَالَ الَّذِينَ ۹۰۰ الشعراء

إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿۱۷۱﴾ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ ﴿۱۷۲﴾ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ ﴿۱۷۳﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱۷۴﴾ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿۱۷۵﴾ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۷۶﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴿۱۷۸﴾ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۱۷۹﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۸۰﴾ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ ﴿۱۸۱﴾ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ﴿۱۸۲﴾ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۱۸۳﴾

مگر پیر زنی که بود در باقی ماندگان ﴿۱۷۱﴾
پس هلاک ساختیم مردمان دیگر را ﴿۱۷۲﴾
و ببارانیدیم بر ایشان باران ناآشنا بد است باران بیم داده شدگان ﴿۱۷۳﴾
هرآئينه در این البته عبرت است و نیستند اکثر آنها مومنان ﴿۱۷۴﴾
و هرآئينه رب تو البته اوست غالب مهربان ﴿۱۷۵﴾
تکذیب کردند اهل باغ پیغمبران را ﴿۱۷۶﴾
چون گفت به ایشان شعیب علیه السلام آیا نجات نمیدهید خود را از عذاب ﴿۱۷۷﴾
هرآئينه من برای شما رسول امین هستم ﴿۱۷۸﴾
پس بترسید از اللّه تعالٰی و اطاعت کنید مرا ﴿۱۷۹﴾
و نمی خواهم از شما بر این هیچ مزدی نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمیان است ﴿۱۸۰﴾
پوره کنید پیمانه را و مباشید از کم کنندگان ﴿۱۸۱﴾
و وزن کنید به ترازوی برابر ﴿۱۸۲﴾
وکم مکنید مردمان را مالهای ایشان را و مگردید در ملک فساد کنندگان ﴿۱۸۳﴾

[از ۱۷۶ الی ۱۸۰] در این قصه هفتم ذکر است از شعیب علیه السلام و قوم او اصحاب الایکه - بهتر این است که این قوم دیگر است سوای اصحاب مدین از این سبب عذاب آنها نیز از اهل مدین جداست - شعیب علیه السلام نیز پنج سخن را ذکر کرده است -
[۱۸۳،۱۸۲،۱۸۱] قوم شعیب علیه السلام علاوه از شرک کردن در تجارت ظلم میکردند برای بدست آوردن مال طریقه خیانت را اختیار کرده بودند از این سبب شعیب علیه السلام کوشش اصلاح ایشان را میکرد - تشریح آن در سوره اعراف و سوره هود گذشته است (بِالْقِسْطَاسِ) قسطاس لفظ عربی است و از قسط گرفته شده است و در رومی نیز استعمال میگردد -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>