وَقَالَ الَّذِينَ ۹۰۳ الشعراء

فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿۲۰۳﴾ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿۲۰۴﴾ أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ﴿۲۰۵﴾ ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۲۰۶﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ﴿۲۰۷﴾ وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿۲۰۸﴾ ذِكْرَى وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۲۰۹﴾ وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿۲۱۰﴾ وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿۲۱۱﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾ فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿۲۱۳﴾ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴿۲۱۴﴾

پس گویند آیا هستیم ما مهلت داده شدگان ﴿۲۰۳﴾
آیا عذاب ما را به شتاب می طلبند ﴿۲۰۴﴾
ایا میدانی اگر بدهیم لذت های دنیا را به ایشان چند سال ﴿۲۰۵﴾
پس بیاید ایشان را آن عذابی که آنها را به آن بیم داده میشود ﴿۲۰۶﴾
دفع نتواند از ایشان (این عذاب را) آن لذاتی که داده شده به ایشان ﴿۲۰۷﴾
و هلاک نکردیم هیچ قریه را مگر بود برای آن ترسانندگان ﴿۲۰۸﴾
برای پند دادن و نیستیم ما ظالمان ﴿۲۰۹﴾
و فرود نیاورده این قرآن را شیطانان ﴿۲۱۰﴾
و نشاید به شان ایشان و نه ایشان طاقت دارند ﴿۲۱۱﴾
هرآئینه ایشان از شنیدن رانده می شوند ﴿۲۱۲﴾
پس مخوان به اللّه تعالٰی الٰه دیگری را که (حاجت روا) می پنداری پس میشوی از عذاب کرده شدگان ﴿۲۱۳﴾
و بترسان قبیله نزدیک خود را (در نسب) ﴿۲۱۴﴾

[۲۰۴] این زجر مستقل به همراه تخویف است -
[۲۰۷،۲۰۶،۲۰۵] این جواب استعجال است حاصل این است که عذاب برایشان هر وقت بیاید لیکن عمر ایشان و سازوسامان دنیا برای ایشان هیچ فایده داده نمی تواند پس چرا استعجال برای عذاب میکنند -
[۲۰۹،۲۰۸] این نیز جواب استعجال است یعنی ایشان عذاب میخواهند لیکن عادت الهیه این است که رسول بیاید و پوره انذار کند و تذکیر کند بعد از آن به سبب انکار آنها عذاب می آید (ذِكْرَى) یعنی یَذکرون ذکری -
[۲۱۲،۲۱۱،۲۱۰] در این آیات جواب شبهه اول در باره رسول و قرآن است ایشان می گفتند این کاهن است و قرآن اخبار کهانت است (کاهن کسی است که دعوی علم اخبار غیب میکند از گذشته یا آینده به واسطه جنات مسخر شده) حاصل جواب این است که برای کاهنان اخبار شیاطین (جنات سرکش) می آورند هر جن تابع انها نمی باشند و این قرآن را جبرائیل علیه السلام آورده است (چنانچه در (۱۹۳) گذشت) این را شیطانان نیاورده اند این جواب اول است - دوم اینکه این قرآن از جهت صدق و هدایت باشیاطین مناسب نیست اخبار و کارهای شیطان از دروغ و گمراهی میباشد و این قرآن همه سخنان راست و هدایت است - سوم اینکه شیطانان طاقت آوردن این قرآن را نیز ندارند از این سبب ایشان برای مجلس ملائيک گوش نهاده نمیتوانند بلکه رانده میشوند مانند سوره حجر (۱۸) و سوره صافات (۸) است انهم عن السمع آه این علت مایستطیعون است -
فایده: (السَّمْعِ) اثر به استماع مرتب است یعنی اگر چه ایشان استماع میکنند با طریقه (استرق السمع) لیکن از شنیدن رانده میشوند -
[۲۱۳] این بیان فرق است میان دعوت شیاطین و در مقصد قرآن ، یعنی شیاطین از غیراللّه حاجات میخواهند و شرک میکنند و به شرک دعوت میدهند و تو موافق مقصد قرآن از غیراللّه حاجات مخواه چون الٰه (یعنی متصرف هر چیز و غیب دان) می پنداری و حاجات از آن میخواهی این که شرک است و قرآن که دعوت توحید میدهد خطاب در این به پبغمبر است لیکن مراد ازآن امتیان است - و از این آیت الی (۲۲۰) پنج آداب را برای داعی دعوت حق ذکر میکند در جاین ادب اول است که داعی از شباهت و از اسباب عذاب مشرکان خود را نگه دارد -
[۲۱۴] در این ادب دوم را برای داعی ذکر میکند یعنی دعوت راست دادن به قبیله خود و خویشاوندان اگر چه سرداران اند دارای نسب بزرگ اند این از سببی که مردم دیگر طعن نکنند که برای خویشاوندان خود هیچ نمی گویند و برای ما مسائل بیان میکند دوم برای اینکه مردم بدانند که او در دین رعایت خویشاوندان و مردمان بزرگ را نمی کند سوم اینکه خویشاوندان از او طمع نکنند که او سخن مارا قبول خواهد کرد - دیگر وجه خاص در دعوت قریش این است که مردم دیگر بر ایشان اعتماد میکردند و ایشان مانند پیران بودند و مردم عام مریدان و تابع ایشان بودند و چون متبوع و پیر ایمان بیاورد پس پیروان و مریدان ضرور ایمان می آورند پس دعوت برای ایشان ذریعه است برای عام کردن دعوت -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>