قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنْظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ ﴿۴۱﴾ فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾ وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿۴۳﴾
گفت سلیمان علیه السلام تقیر دهید برای او (بلقیس) تخت او را تا بنگریم آیا هدایت یافته میتواند یا است از جمله کسانی که هیچ هدایت یافته نمی تواند ﴿۴۱﴾
پس چون او رسید گفته شد آیا چنین است تخت تو گفت گویا این همان است وداده شده ما را علم (نبوت شما) پیش از این نشانی و شدیم ما اطاعت کنندگان ﴿۴۲﴾
و باز داشت او را (از توحید) پرستش آنچه می پرستید بجز از اللّه تعالٰی هرآئينه او بود از قوم کافران ﴿۴۳﴾
[۴۱] این عمل از سببی است که استعداد بلقیس معلوم شود که آیا او از این معجزه (آوردن تخت) فایده هدایت گرفته میتواند یا نمی تواند از سببی که برای هر داعی و مبلغ معلوم کردن استعداد مردم بکار است و این در آیت یک حکمت است - و در زیر این آیت روایات اسرائيلی نوشته شده است که سلیمان علیه السلام عقل او را از سببی معلوم میکرد که با او نکاح کند این غیر مناسب است -
[۴۲] در این آیت حکمت ها این است (۱) در الفاظ سوال ابتلائي (برای امتحان) اخفاء مقصد چنانچه فرمود أَهَكَذَا ، آهٰذَا را نگفته است (۲) در جواب هم ترتیب و نیز حکمت است اول کلمه شک و باز یقین - كَأَنَّ برای شک است و هُوَ برای یقین است (۳) بعد از دیدن دلیل انقیاد و استسلام را اشکار کردن - (وَأُوتِينَا) ظاهر این است که این قول بلقیس است مطلب اینکه از آوردن این تخت نیز نبوت شما معلوم شد لیکن پیش از این از مضمون نامه و باز از برگردانیدن هدیه معلوم شده است سلیمان علیه السلام نبی است (وَكُنَّا مُسْلِمِينَ) یعنی ما با اراده انقیاد و اطاعت روان شده ایم -
[۴۳] در این آیت دفع وهم میکند چون او عاقل و هوشیار بود پس از سبب چه در شرک مبتلا بود؟ جواب به ذکر کردن دو اسباب است - سبب اول ، عقیده شرک و اعمال (به سبب جهل) از توحید غفلت پیدا کرده بود از سببی که طبیعت انسان این است که در یک نظریه و مسلک مشغول باشد علاوه از آن تحقیق نمی کند - سبب دوم ، همه قوم آن کافر و مشرک بودند یعنی در اطراف او هیچ آواز توحید و حق نبود - از این چند حکمت معلوم شد (۱) یک مذهب و مسلک انسان را از دیگر مذاهب غافل میکند (۲) محیط بالای عقیده و عمل انسان اثر دارد از این سبب از مجلس و دوستان بد خود را حفاظت کردن ضروری است -