أَمَّنْ خَلَقَ ۹۵۰ القصص
أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۵۴﴾ وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿۵۵﴾ إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾
این کسان داده میشود به ایشان مزد ایشان دوبار (جفت) به سبب آنکه صبر کردند و دفع میکنند به نیکوئی بدی را و از آنچه مال داده ایم ایشان را در راه اللّه تعالٰی خرج میکنند ﴿۵۴﴾
و چون بشنوند سخن بیهوده را روی میگردانند از آن و گویند ما راست عمل های ما و شما راست عمل های شما سلام جدائی باد برشما نمی جوئیم همراهی جاهلان را ﴿۵۵﴾
هرآئینه تو به مقصد رسانده نمی توانی کسی را که دوست میداری و لیکن اللّه تعالٰی به مقصد میرساند کسی را که خواهد و او داناتر است به هدایت یافتگان ﴿۵۶﴾
[۵۴] در این سه صفت است صبر ، دفع سیئه با حسنه و انفاق کردن (مَرَّتَيْنِ) چون در آیات پیش ایمان به قرآن و ایمان به تورات را ذکر کرد از این سبب دو اجر را ذکر کرد - (يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ) این الفاظ عام است و شامل به بسیار امور است - در الْحَسَنَةِ اخلاق نیکو ، کلام نرم ، صبر و تحمل و توبه استغفار و دعوت توحید و سنت همه داخل است و در السَّيِّئَةَ در مقابل الْحَسَنَةِ اخلاق بد ، سخن درشت ، دشنام و طعن ها ، گناها ، شرک و بدعت همه داخل است -
[۵۵] در این چهار صفات است اعراض از لغو این است که جواب لغو را نمیدهد ، لغو را قبول نمی کند ، در لغو شرکت نمی کند و لغو عام است طعن ها دشنام ، بازی و غزلیات و غیره و مانند این در سوره فرقان (۷۲) است (سَلَامٌ عَلَيْكُمْ) این سلام متارکت است یعنی دین ما و شما جدا جدا است ما برای شما دشنام وغیره نمیدهیم و اگر این معنی شود که ما همراه شما جنگ نمی کنیم پس این منسوخ است و این سلام تحیة نیست مانند این در سوره فرقان (۶۳) گذشته است (لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ) یعنی طریقه و اخلاق و همراهی جاهلان را نمی خواهیم -
[۵۶] این جواب سوال است ، سوال این است که چون این نبی صادق است پس خویشاوندان چرا بر او ایمان نمی آورند ، حاصل جواب این است که توفیق هدایت در اختیار اللّه تعالٰی است - و در این آیت رد است بر شرک فی التصرف یعنی هدایت در اختیار نبی صل اللّه وعلیه وسلم نیست در اینجا مقصد از هدایت توفیق دادن و به مقصد رساندن است این در اختیار نبی نیست و هدایت که معنی آن راه نشان دادن است او مسئولیت نبی است -