وَمَا لِيَ ۱۰۹۰ الصافات

فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾ فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ﴿۸۸﴾ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ ﴿۸۹﴾ فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ ﴿۹۰﴾ فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿۹۱﴾ مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿۹۲﴾ فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ ﴿۹۳﴾ فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ ﴿۹۴﴾

پس چیست گمان شما به پروردگار عالمیان ﴿۸۷﴾
پس نگریست یک نگریستن در ستارگان ﴿۸۸﴾
و گفت هرآئینه من بیمارم ﴿۸۹﴾
پس روان شدند از او پشت گردانندگان ﴿۹۰﴾
پس پنهان آمد بسوی معبودان ایشان گفت آیا نمی خورید شما ﴿۹۱﴾
چه سبب است شما را که سخن نیز نمی گوئید ﴿۹۲﴾
پس آغاز شد بر ایشان به زدن به دست راست ﴿۹۳﴾
پس روی آوردند آن مردم بسوی او می شتافتند ﴿۹۴﴾

[۸۷] زجر برشرک بی دلیل است در این توجیهات است اول اینکه شما گمان می کنید که اللّه تعالٰی عاجز است مخلوق را با خود شریک کرده است - توجیه دوم این است که آیا شما گمان می کنید که اللّه تعالٰی از جنس مخلوق است که شما او را به مخلوق تشبیه می کنید - توجیه سوم به طریقه تخویف یعنی شما بر اللّه تعالٰی چه گمان میکنید که در حالت شرک بمیرید و به او پیش شوید -
[۹۰،۸۹،۸۸] مراد این است که در رد شرک آنها استدلال کرد یکبار استدلال از ستاره ها و تفصیل آن در سوره انعام (۷۶) گذشته است - باز گفت من بیمارم یعنی دل من از سبب شرک شما اندوهگین است یا مراد این است که آنها برای او دعوت دادند که عرس الهه ما است به همراه ما برو که اثر ما را قبول کنید پس او در حصه مختلف سخنها و کارهای آنها تفکر کرد تا به کدام بهانه خودش از ایشان در اینجا بماند پس گفت إِنِّي سَقِيمٌ - یا مراد این است که به ستاره ها نگریست به این اراده که نمونه قدرت اللّه تعالٰی اند لیکن ایشان فکر کردند که ابراهیم علیه السلام به طریقه ما به ستاره ها نگریست - بنابر توجیه اخیر این توریه عملی است و إِنِّي سَقِيمٌ توریه قولی است -
[۹۲،۹۱] این ذکر مجاهده کردن ابراهیم علیه السلام برای رد شرک است - و آن قوم در پیش روی این الهه طعام ها می نهادند تا برکت در آن پیدا شود باز اندکی از آن برای تبرک برای خود می آوردند و باقی را برای مجاوران باقی می ماندند ابراهیم علیه السلام در این خطابات این را ثابت کرد که ایشان خوراک و سخن کرده نمی توانند پس ایشان سزاوار عبادت نیستند و این خطابات اگر چه به بتان است لیکن الزام بر این مشرکان است -
[۹۳] مراد از (بِالْيَمِينِ) دست راست است از سببی که در آن قوت بسیار می باشد یا قسم مراد است آنکه در سوره انبیاء (۷۵) ذکر است و با سببیه است -
[۹۴] (يَزِفُّونَ) به شتاب می آمدند بسوی ابراهیم علیه السلام بعد از خبر شدن ایشان به این واقعه یا مراد این است که به تکبر می آمدند از زفاف عروس ماخوذ است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>