وَمَا لِيَ ۱۰۹۱ الصافات

قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿۹۵﴾ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾ قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ ﴿۹۷﴾ فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ ﴿۹۸﴾ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿۹۹﴾ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۰۰﴾ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ ﴿۱۰۱﴾

گفت آیا می پرستید آنچه را که به دستها می تراشید ﴿۹۵﴾
و اللّه تعالٰی آفریده است شما را و عمل های شما را ﴿۹۶﴾
گفتند ایشان بسازید برای او بنائی پس بیفگنید او را در آتش ﴿۹۷﴾
پس خواستند ایشان (که کنند) با او مکر را پس گردانیدیم ایشانرا ذلیلان ﴿۹۸﴾
گفت او هرآئینه من رونده ام بسوی پروردگار خود البته راه خواهد کرد مرا ﴿۹۹﴾
ائ پروردگار من ببخش مرا (فرزندی) از نیکان ﴿۱۰۰﴾
پس مژده دادیم او را به پسر بردبار ﴿۱۰۱﴾

[۹۶،۹۵] این رد بر شرک آنها به دو طریقه است طریقه اول (تَنْحِتُونَ) یعنی این بتان را شما از چوب و سنگ وغیره به دستهای خود ساخته اید پس ایشان مستحق پرستش شده نمی توانند و در این آن قبرها نیز داخل اند که به چونه و سمنت پخته شده باشند و زیبا کرده شده باشند - و باز برای ایشان سجده میکنند و حاجات از ایشان میخواهند - طریقه دوم (وَمَا تَعْمَلُونَ) یعنی خالق شما و عمل های شما صرف اللّه تعالٰی است و در این این معبودان باطله و پرستش ایشان نیز داخل است و این دلیل اهل سنت والجماعة است بر این عقیده که اللّه تعالٰی خالق هر عمل است اگر خیر باشد یا شر باشد و اختیاری باشد یا غیر اختیاری باشد -
[۹۸،۹۷] چون با ایشان دلیل برای شرک نبود پس راه ظلم را اختیار کردند و مشوره کردند که یک بنائی بزرگ (به شکل تندور) بسازید ، پس آنرا ساختند و از هیزم پر کردند و آتش در آن روشن کردند و ابراهیم علیه السلام را در آن انداختند و به این همه کارنامه (كَيْدًا) گفت لیکن چون به دلیل نیز ایشان ملامت شدند و آتش آنها بدون اثر شد از این سبب گفت (الْأَسْفَلِينَ) و چون مال و هیزم و وقت ایشان ضایع شد به این در سوره انبیاء (۷۰) الاخسرین گفته بود -
[۹۹] در این دو قول است اول اینکه به آتش بردند این کلمه را گفت پس معنی این است من روان هستم به آنچه پروردگار من مقرر کرده است زود است که برای من طریقه نجات را بسازد ، قول دوم این است که بعد از نجات یافتن از آتش عزم هجرت را کرد -
[۱۰۱،۱۰۰] چون برای بقای دین ضرورت اولاد است که دعوت دین ادامه داده شود از این سبب در باره پسر دعا خواست و دعا او قبول شد و در لفظ (حَلِيمٍ) اشاره است که او به بلوغ خواهد رسید از سببی که صفت صبر در مدح بالغان گفته میشود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>