فَمَنْ أَظْلَمُ ۱۱۴۴ المؤمن

يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ﴿۳۹﴾ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۴۰﴾ وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ ﴿۴۱﴾ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ ﴿۴۲﴾ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۴۳﴾

ائ قوم من جز این نیست که این زندگانی دنیا لذت اندک است و هرآئینه آخرت آن سرای همیشه آرام است ﴿۳۹﴾
هرکه کرده باشد عمل بدی پس جزا داده نمی شود با او مگر مانند آن و هرکه عمل کند موافق سنت مرد باشد یا زن در حالی که موحد باشد پس این کسان داخل میشوند به جنت رزق داده میشود در آن بیشمار ﴿۴۰﴾
و ائ قوم من چیست مرا (و شما را) که دعوت میکنم شما را بسوی نجات و دعوت میکنید مرا بسوی آتش ﴿۴۱﴾
شما میخوانید مرا تا کفر کنم به اللّه تعالٰی و شریک سازم با او چیزی را که نیست مرا به شرکت او هیچ دلیل و من میخوانم شما را بسوی ذات غالب آمرزگار ﴿۴۲﴾
البته چیزیکه میخوانید مرا بسوی آن نیست در قدرت آن قبول کردن دعا در دنیا و نه در آخرت و هرآئینه بازگشت ما بسوی اللّه تعالٰی است و بدرستیکه مشرکان اند همیشه باشندگان در آتش ﴿۴۳﴾

[۳۹] در این تزهید فی الدنیا و ترغیب الی الاخرة را ذکر میکند یعنی برای اقتدار دنیا مخالفت پیغمبر را مکنید (الْآخِرَةَ) به معنی جنت است یا به معنی دوزخ و آخرت است -
[۴۰] در این اشاره است که آخرت مکان جزاء و عوض است و تخویف و بشارت را ذکر کرد -
[۴۱] از این آیت الی (۴۴) حصه چهارم مکالمه رجل مومن است و در این تفصیل توحید و شرک است و بیان فرق میان هر دو دعوت است و محاکمه کردن است - پس در این آیت غایه توحید (نجات) و غایه شرک (آتش) را ذکر کرده است تعبیر جنت را با نجات کرد و اشاره است که در جنت از هر غم و مصیبت و تکلیف و فناء وغیره که اوصاف دنیا است نجات حاصل شدن است -
[۴۲] این تفسیر پیش است مراد از النَّارِ، کفر و شرک است و مراد از النَّجَاةِ، توحید عزیز غفار است -
[۴۳] این رد صریح به شرک فی الدعا است (لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ) زجاج معنی کرده است لیس له اجابة دعوة یعنی ایشان حاجت و دعا هیچ کس را قبول کرده نمی توانند نه در دنیا و نه در آخرت واز کلبی نقل است که برای ایشان شفاعت نیست (شفاعت قهریه) در دنیا و آخرت مستحق عبادت و دعا نیستند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>